حفاريهاى دريائى و عجائب آن
باز از مصاديقش ما يلج فى الارض بدنهاى مردگان است بعضى از مفسرين گفتهاند خدا مىداند از اول خلقت تا حالا چه گنجهائى كه در اين زمين فرو رفته به اين مناسبت مفسر مصرى طنطاوى در پنجاه سال قبل مىنويسد كه در جرائد مصر اخيراً منتشر شده كه به تازگى در بحرابيض نزديك تونس غواصان فرانسوى مشغول غوص در دريا بودند يكى از غواصان به عمق سى قامت كه پائين مىرود منظره هولناكى در زير دريا در عمق سى قامت مىبيند، نگاه مىكند مىبيند زنى است در نهايت زيبائى و آرايش به انواع جواهرات. مبهوت و حيران شده در آن وقت مىبيند ماهيها مىآيند اطرافش و بر مىگردند، دلهرهاى پيدا مىكند اعلان خطر مىدهد. او را بالا مىآورند. به ساير رفقايش خبر مىدهد كه من در دريا چنين چيزى ديدهام، اجمالاً بزرگترشان آمد آنها هم غوص كردند ديدند اينجا زير دريا (عمق سى قامت) جاى خيابان، كوچه، بازار است، باز آنطورى كه بايد و شايد نفهميدند تا مىنويسد از آمريكا استمداد خواستند و از علماى آمريكا كه در اين فن وارد بودند آوردند پس از تحقيقات گفته بود آنچه من كشف كردهام اين است اين زن آدمى نيست اين شكل بتى است كه به حسب طبقات دريا كه من تفحص كردم سه هزار سال قبل در اين قطعه شهرى بوده و اين هم شكل بتشان بوده است. بالاخره بزرگشان دستور داد يكى از دو كار را بكنند يا اينكه دور اين قطعه حصارى بكشند و همينجا موزهاى شود يا اينكه اين بت را بيرون آورند و در يكى از موزههاى معتبر در معرض نمايش بگذارند و سپس شروع كردند به حفارى براى تحقيقات وسيع بعدى.سنخ اين صدها بت يا چيزهاى ديگر پيدا شد.مصاديق علم خداوند
از مصاديق اين آيه معدنهاست همين معدنهاى نفت، آهن، معدن مس، طلا، همانكه خلق كرده مىداند و ما يخرج منها آنچه از زمين بالا مىرود آن را هم خدا مىداند از زمين: شاخههاى حبوبات، سبزيها عددش را خودش مىداند و باز از چيزهائى كه از اين زمين بلند مىگردد بخارات است خصوصاً از قسمت درياها، خدا داند كه روزى چقدر بخار متصاعد مىگردد و اين بخارها متراكم مىشود حالت ابرى پيدا مىكند.و ما ينزل من السماء از آن طرف از بالا هر چه پائين مىآيد خدا مىداند مثلاً چيزى كه محسوس است باران است حرارت آفتاب در هر روزى رقم عجيبى است حرارت از آفتاب به كره زمين مىرسد مثلاً قطرههاى باران را خدا مىداند، خدا مخلوقهائى دارد كه آنها هم مىدانند، امام هم مىداند، حتى در ليلة المعراج رسول خدا ملكى را ديد عظيم الجثه، كه هزار هزار صورت هزار هزار دست تا آخر، فرمود حساب چه مىكنى؟گفت: يا رسول الله من عدد دانههاى باران كه در درياها ريخته مىشود مىدانم عدد دانههاى باران كه در كوهها ريخته مىشود مىدانم عدد دانههاى باران كه در كوهها ريخته مىشود مىدانم عدد دانههاى بارانى هم كه در بيابانها ريخته مىشود مىدانم فرمود: آيا حسابى است كه عاجز باشى (براى همه شما بشارت است) گفت: يا رسول الله! حساب ثوابى است كه آن را نمىتوانم هرگاه جماعتى از امت تو دور هم جمع باشند و صلوات بر تو بفرستند از حساب ثوابش ناتوانم، نتوانم بشمارم من كه دانههاى باران را مىتوانم بشمارم از حساب ثوابهائى كه خدا - ان شاء الله - به اين جمع عنايت مىكند عاجزم.