معارفى از قرآن

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

نسخه متنی -صفحه : 173/ 86
نمايش فراداده

تنها از گناهانتان بترسيد

حضرت على (عليه السلام) فرمود پنج كلمه يادتان مى‏دهم و براى اين پنج كلمه اگر شترسواريها كنيد و شترها از كار بيفتند و بيابانها را طى كنيد، بدانستن اين چند كلمه مى‏ارزد. من كلمه اولش را بگويم: لا يخافن احد الا ذنبه شيعيان على! حق نداريد از چيزى بترسيد مگر از گناه، هيچ چيزى را زشت ندانى مگر گناه، گناهت خوابت را بگيرد نه امور دنيوى‏(239) .

در دنيا هر كس در راه ايمان و عمل صالح افتاد، زندگى خوشى و نيروى الهى به او داده مى‏شود كه از آثارش عفت، قدرت، نگهدارى نفس است در برابر هر موضوع تكان دهنده‏اى، خودش را محكم مى‏تواند بگيرد چون زنده است، اهل رضا و تسليم است هيچ پيش آمدى تكانش نمى‏دهد به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست بهجتى نصيبش مى‏گردد كه زوال ندارد لذا من اين جمله را امروز در اين اجتماع عام بگويم:

توحش غرب در اخلاقيات

در ذهن بعضى از جوانها مى‏آيد شنيده‏اند يا خوانده‏اند كه مثلاً آمريكا كشور پيشرفته است و ايران عقب مانده. من نمى‏دانم چه دستهائى در كار است كه اين چيزها را در ذهن جوانهاى ما مى‏اندازند؟ به چه مناسبت اين حرفها را مى‏زنيد؟ فقط مختصر بگويم من عددش در نظرم نيست روزانه بلكه ثانيه شمارى شده است در آمريكا چه جنايات و خودكشيها و فسادهائى كه مى‏شود مثلاً دختر دزدى كه تتمه‏اش به ايران سرايت كرده است آيا اين پيش افتادن است؟!

آيا خود كشى و دختر دزدى پيش افتادن است. آمريكا كه اين همه پول مى‏ريزد براى اسلحه جمع كردن، آيا توانسته است امنيت كشورش را حفظ كند؟ بله اسلحه خوب است براى موقعى كه جنگ بشود تنها حرفى كه مى‏توانم بزنم اى مسلمانها، اى كسانى كه صداى مرا مى‏شنويد، تنها چيزى كه بدون اسلحه و مأمور براى امنيت كفايت است، ايمان است و بس و هر كس چيز ديگرى خيال كند، خيال خام است.

يا مثلاً درباره سوئد، گويند: در جهان تنها كشورى كه آرامش و راحتيش بهتر و بيشتر است سوئد است. فعلاً خود كشيهائى كه در كشور سوئد مى‏شود نسبت به جمعيتش بيشتر است از خود كشيهائى كه در تمام ايالات آمريكا به قدر جمعيتش واقع مى‏شود آيا اين خود كشى‏هاى اهالى سوئد از چيست؟ از اصل آرامش كه ايمان است بى خبرند.

22

بسم الله الرحمن الرحيم

ينادونهم الم نكن معكم قالوا بلى ولكنكم فتنتم انفسكم و تربصتم و ارتبتم و غرتكم الامانى حتى جاء امر الله و غركم بالله الغرور فاليوم لا يؤخذ منكم فدية ولا من الدين كفروا مأويكم النار هى مولاكم و بئس المصير(240)

ديدار بهشتيان و دوزخيان و سخنانشان به يكديگر

از موضوعاتى كه در قرآن و روايات ذكر شده اين است كه جهنميان يكديگر را مى‏بينند. در سوره مباركه اعراف دارد كه مخاطبه مى‏كنند اهل جهنم مى‏گويند، اى بهشتيان منت بر ما گذاريد از اين آبهاى فراوان و روزيهائى كه خدا به شما عطا فرموده به ما نيز بدهيد(241) بهشتيان پاسخ گويند خداوند اين نعمتها را بر كافران حرام فرموده است. غرضم ملاقات و ديدن است نزديك كه نمى‏توانند بشوند ولى مى‏بينند البته اين هم حكمتى دارد كه مؤمنين جهنميان را مى‏بينند و برعكس، مؤمنين جهنميان را مى‏بينند تا لذتشان بيشتر شود كه شكر خداى را كه ما مبتلا نشديم. جهنميان هم بهشتيان را مى‏بينند براى اينكه بر حسرتشان افزوده گردد. در دعاى كميل مى‏خوانيد(242) خدايا گيرم بتوانم صبر كنم بر سختى گرمى آتش جهنم، اما چطور صبر كنم بر محروميتم؟

وقتى كه منافقين چشمشان به مؤمنين مى‏افتد نور افشانى آنان را مى‏بينند در حاليكه خودشان اين قسم در تاريكى و ظلمت چه بر سرشان مى‏آيد؟ صدا مى‏زند اى مؤمنين مگر نه ما با شما در دنيا بوديم ينادونهم الم نكن معكم حالا شما هم نگاهى به ما كنيد تا از نور شما بهره‏مند شويم قالوا بلى آرى، در دنيا تمام ما در يك شهر زندگى مى‏كرديم، با هم معاشرت، مصاحبت هم داشتيم لكن با اين تفاوت كه ما از جان و دل وعده خدا را پذيرفتيم و عمل كرديم لكن شما فتنتم انفسكم خودتان را در هلاكت انداختيد و تربصتم همه منتظر بوديد كه چه وقت بلا بر سر مؤمن مى‏آيد، منتظر بوديد وضعشان خراب بشود و ارتبتم تمام در شك بوديد يا مثلاً مى‏گفتيد اينها را آخوندها در آوردند.