قرآن در بيان نخستين ويژگى بندگان ممتاز خدا مىفرمايد:
و عباد الرحمن الذين يمشون على الارض هونا؛
بندگان خاص خداوند رحمان كسانى هستند كه با آرامش و (بدون هر گونه غرور و تكبر) بر زمين راه مىروند.
تواضع به معناى خشوع و فروتنى است و ضد آن تكبر و خود خواهى مىباشد كه اساس انحرافها و تباهىهاست.
تواضع دو گونه است:
1. تواضع در برابر خداى تعالى كه جزء جدايى ناپذير عبوديت و بندگى است و بدون معنا ندارد.
2. تواضع در برابر انسانهاى با ايمان يا انسانهايى كه تواضع در برابر آن اثر مثبت دارد و موجب دارد و موجب جذب آنان به سمت و سوى ارزشها مىگردد.
نشانه اين نوع تواضع تسليم در برابر فرمانهاى خدا و كمال خشوع و خضوع در برابر عظمت اوست، به گونهاى كه انسان آنچه دارد همه را از آن خدا و خود را ذرهاى بسيار ناچيز از مخلوقات او بداند؛ شاكر و سپاسگزار بى چون و چرا باشد و از هر گونه خود خواهى در برابر خواست خدا بپرهيزد.
تواضع در برابر خدا، كليد ايمان و معرفت و راهيابى به درگاه حق و تقرب به اوست و به عكس، تكبر در برابر خدا، موجب سركشى و طغيان و مايه انحراف و تيره روزى است.
در اوصاف پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه آله و سلم) آمده است كه در برابر عظمت خدا، داراى نهايت تواضع بود؛ به گونهاى كه خداوند او را مخير كرد كه بنده و رسول باشد يا سلطان رسول باشد، در عين حال چيزى از مقامش در پيشگاه خدا كاسته نشود، اما آن حضرت بندگى و رسالت را برگزيد و دوست داشت بنده متواضع و رسول باشد، نه پادشاه و رسول(6).
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
ما اكل رسول الله (صلى الله عليه آله و سلم) متكئا منذ بعثه الله عزوجل نبيا حتى قبضه الله اليه متواضعا لله عزوجل(7)؛
از آن هنگام كه پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) به رسالت مبعوث شد تا آخر عمر، به خاطر تواضع در برابر خداى بزرگ، هرگز در حال تكيه به چيزى غذا نخورد.
روزى يكى از زنان گستاخ از كنار رسول خدا (صلى الله عليه آله و سلم) عبور كرد و ديد آن حضرت با جمعى از بردگان بر روى خاك نشسته و غذا مىخورد، گفت: اى محمد! سوگند به خدا تو مانند بندگان (بردگان) غذا مىخورى و همانند آنان مىنشينى (روش و منش تو همچون شاهان و زمامداران نيست).
پيامبر (صلى الله عليه آله و سلم) در پاسخ فرموده: و يحك اى عبد اعبد منى(8)؛
واى بر تو! كدام بندهاى، بندهتر از من است.
و درباره تواضع امام على (عليه السلام) در برابر عظمت خدا روايت شده است كه آن حضرت به مستمندان بسيار كمك مىكرد و شخص به صورت انتقاد به آن بزرگوار عرض كرد؛ چرا آن قدر صدقه مىدهى، آيا چيزى براى خود نگه نمىدارى؟
على (عليه السلام) در پاسخ فرمود:
آرى، سوگند به خدا اگر بدانم خداوند يكى از كارها و وظايفى كه انجام مىدهم قبول مىكند، از زياده روى در انفاق خوددارى مىكردم، ولى نمىدانم آيا كارهايم مورد قبول خداوند قرار مىگيرد يا نه؟ چون به اين موضوع اطلاع ندارم، آن قدر انفاق مىكنم تا يكى از آنها قبول شود(9).
اين روايت بيانگر نهايت تواضع و خشوع و خضوع على (عليه السلام) در برابر خداوند بزرگ است و نشان دهنده آن كه حضرت بر فراز قله عظيم توحيد افعالى قرار داشت و خود را در برابر خدا، بسيار ناچيز مىدانست.