غاية القصوى (فارسي)

محمد کاظم طباطبایی یزدی؛ مترجم: عباس قمی

نسخه متنی -صفحه : 551/ 169
نمايش فراداده

پانزدهم

انكه حسن ظن بخدا داشته باشد در وقت موت بلكه بعضى گفته اند كه واجب است حسن ظن بخداي تعالى در جميع حالات ولكن مستفاد مىشود از بعض اخبار وجوب آن در حال نزع

فصل سيم در اداب عيادت مريض است

بدان كه عيادت مريضان از مستحبات مؤكده است ودر بعض اخبار است كه عيادت مريض عيادت خدا است چه انكه حق تعالى حاضر است در نزد مريض مؤمن ودر درد جشم ودندان ودمل تاكد ندارد وهم چنين اگر مرض شديد شده باشد ياطول كشيده باشد وفرق نيست در استحباب آن ما بين شب وروز بلكه در صبح وشام مستحب است ودران نشستن شرط نيست پس متحقق مىشود بمجرد رفتن بلكه شايد پرسيدن حال نيز شرط نباشد واما اداب آن پس چند چيز است

اول

اين كه بنشيند نزد او ولكن طول ندهد نشستن را مگر انكه مريض طالب باشد ودر حديث است كه عيادت احمقان دشوار تر است بر مريض از مرض

دوم

انكه دست خود را بر روى هم گذارد يا بر پيشانى خود گذارد هنگاميكه نزد مريض نشسته

سيم

انكه دست خود را برذراع مريض گذارد در حين دعا كردن باو يامطلقا

چهارم

انكه دعا كند براي شفاى او وبهتر آنست كه بگويد اللهم اشفه بشفائك وداوه بدوائك وعافه من بلائك (پنچم) انكه هديه براى او ببرد از ميوه يا بوى خوشى يا نحو اينها از چيزهائى كه او را خوش مىآيد وباعث انس وراحت او مىشود

ششم

انكه بخواند بر او فاتحه الكتاب را هفتاد بار يا چهلمرتبه يا هفت مرتبه با يكمرتبه ودر حديث است كه اگر بخوانى حمد را برميتى هفتاد مرتبه وسزاوار است كه بعد از خواندن حمد بر مريض لباس او را تكان دهد

هفتم

اين كه نخورد نزد مريض چيزي را كه او ميل دارد وبراى او ضرر دارد

هشتم

انكه كارى كه موجب دلتنكى مريض شود نكند و او را بغيظ نياورد

نهم

انكه التماس دعا كند از او زيرا كه او از كسانى است كه دعايش مستجاب واز حضرت صادق عليه السلام روايت است كه سه نفرند كه دعاى ايشان مستجاب است حاجى وجهاد كننده ومريض