«جهان در سال 2000» بر اين موضوع پافشاري ميكرد كه خطّ مشيهاي صندوق بين المللي پول در قبال جهان سوّم و خطّ مشيهاي رباخوارانه در جهان صنعتي (در آن زمان درصد نرخ بهره +20 پيشنهادي والكر) بايد به همين ترتيب ادامه پيدا كند، اين معنائي بجز ورشكسته كردن انرژي هستهاي و تمامي ديگر منابع مهمّي [ كه ] براي جلوگيري از وقايع هولناك در دهه1360 لازم بود، نداشت.
در واقع برنامه «جهان 2000» چنين پيشبيني ميكرد:
1 ـ 18 درصد كاهش در مصرف موادّ غذائي در بخشهاي عظيمي از آفريقا و آسيا تا سال 2000
2 ـ افزايش عظيم در بيماريهاي مربوط به مدفوع در نواحي شهري جهان سوّم
3 ـ ارزاني قيمت موادّ خام و موادّ تكميل شده صادراتي از مناطق كمتر توسعه يافته
4 ـ ادامه ارتباطات اعتباري 1359 ميان جهان سوّم و كشورهاي صنعتي
5 ـ كاهش قابل ملاحظه در آهنگ رشد در كشورهاي به اصطلاح پيشرفته
6 ـ كاهش طول عمرمردم مختلف جهان سوّم به ميزان2الي5/ 6 سال
* تلاش براي كاهش جمعيّت درجهان سوّم وتبليغ راجع به آن، از جمله اهداف طرح «نظم نوين جهاني» بوده و ابزار متقاعد كردن جهان سوّم به لزوم كاهش جمعيّت نيز نه تنها تبليغات، بلكه چماق صندوق بين المللي پول و بانك جهاني بعنوان مؤسّسات اعتبار دهنده به كشورها بوده است.