نمودهاي! اين به اعتراف خودت، خسراني است بزرگ و تهي دستي و فقري است سترگ.
و علّت و رمز حلّ اين معمّا آنست كه: فرزند داراي حيات و زندگي است، و مشابه خود تست، و بقا وجود تست! فلهذا هيچ چيز از اموال و تجارتها و صناعتها و مقامها، ارزش او را ندارند و نميتوانند داشته باشند.
زيرا اصل حيات و زندگي تو، براي تو ارزشش از همه مقامها و تعيّنات و اندوختهها بيشتر است.
دوّم آنكه: بچّه زائيدن، تكثير مثل نمودن است. يعني زن، موجوداتي را مشابه خود، از پسر و دختر بوجود ميآورد. اگر زني شش اولاد زائيد، شش انسان مشابه خود را در خارج ايجاد كرده است. و اگر ده اولاد زائيد، ده انسان مشابه خود را. تازه اگر اين اولاد دختر باشند، وگرنه اگر همه آنها يا بعض از آنها پسر باشند، موجودات قويتر و نيرومندتري را در خارج بوجود آورده است.
اين اولاد در اثر زحمت مادر و تكميل رشد و تربيت، هر كدام به نوبه خود، انساني از جميع جهات مشابه مادر، و يا نيرومندتر و مؤثّرتر از او هستند؛ و در فعّاليّت وخدمت به جامعه مسلمين عيناً مانند مادرشان، و يا بهتر و فعّالتر و مؤثّرتر ميباشند.
اگر زني بجاي دخول و شركت در كارها و فنون و صنايع اجتماعي، بچّه بزايد و بزرگ كند و تحويل اجتماع دهد، خدمات وجودي خود را در أعلاترين درجه،با ضريب تعداد فرزندان خود بالا برده است.
اگر هشت فرزند زائيد، هشت برابر خدماتِ اجتماعي خود به جامعه خدمت نموده است؛ و اگر بچّهاي نزائيد و تربيت ننمود، درجات خدمت خود را با ضريب هشت پائين آورده و ساقط نموده است.