وَ لايَسْرِقْنَ وَ ليَزْنِينَ وَ لايَقْتُلْنَ أَوْلَـدَهُنَّ وَ لايَأْتِينَ بِبُهْتَـنٍ يَفْتَرِينَهُ و بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لايَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَهَ إِنَّ اللَهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ.[1]
«اي پيغمبر اگر زنان مؤمنه حضور تو آمدند، و با تو بيعت كردند بر اينكه بهيچ وجه چيزي را شريك خدا قرار ندهند و دزدي نكنند و زنا ننمايند و اولاد خود را نكشند و چيزي را كه در ميان دو دست و پاي خود پروردهاند، به دروغ و بهتان به شوهر خود نبندند (بچّهاي را كه از نطفه ديگري زائيدهاند، به مرد خود نسبت ندهند و فرزند وي نخوانند) و در امر معروف و پسنديده، مخالفت ترا ننمايند، در اين صورت و با وجود اين شرائط با آنها بيعت كن؛ و براي آنها از خداوند طلب آمرزش و غفران بنما ! زيرا كه حقّاً خداوند آمرزنده و مهربان است.»
اين آيات، بعد از فتح مكّه نازل شد و رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم از جمعي از زناني كه آمده بودند، با اين شرائط قبول بيعت كردند.
واقِديّ در «مَغازي» خود، از عبدالله بن زُبَير روايت ميكند كه: چون روز فتح مكّه رسيد، هِنْد دختر عُتْبَه اسلام آورد و اُمّ حكيم دختر حارث بن هِشام زوجه عِكْرِمَة بن أبي جَهل اسلام آورد و زن صَفْوان بن اُمَيَّة دختر مُعَذَّل كه نامش بَغوم بود از كنانه اسلام آورد و فاطمه دختر وَليد بن مُغِيرَة اسلام آورد و هند دختر مُنَبِّه بن حَجّاج كه مادر عبدالله پسر عَمْروبن عاص بود نيز در ضمن ده نفر از زنان قريش اسلام آورده و در أبْطَح به حضور رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم آمدند، و با آنحضرت بيعت كردند در حاليكه نزد آنحضرت زوجه او و فاطمه دختر او و زناني از زنان بنيعبدالمطّلب بودند.
هند دختر عتبه [2] سخن گفت بدينگونه كه: