5 ـ آخرين نكتهاي كه از مطالب نويسنده محترم لازم است مورد تأمّل قرار گيرد ، توصيه ايشان به ضرورت هماهنگ كردن مصرف كننده با توليد كننده است . ايشان با استناد به اينكه جمعيّت شناسان معتقد به چنين اصلي هستند تلاش ميكنند نظريّه كنترل جمعيّت را تقويت نمايند .
خدشهاي كه بر اين نظريّه وارد است اينست كه اين نگرش در واقع يك نگرش انحرافي به توان انسان است . اگر به توان انسان معتقد باشيم ، بجاي چنين توصيهاي همواره به دولتها و ملّتها توصيه خواهيم كرد تلاش كنند توليد را با مصرف هماهنگ نمايند . علاوه بر اين ، راه صحيح ايجاد هماهنگي ميان مصرف و توليد اينست كه در شرائط اضطراري از طريق تنظيم مصرف و توصيههاي اقتصادي و اخلاقي اقداماتي صورت گيرد . اينكه در برخورد با هر مشكلي تنها راه چاره كنترل جمعيّت دانسته ميشود ، نه تنها علمي نيست بلكه نشانگر ضعف بزرگي است كه در بينش طرفداران چنين نظريّهاي وجود دارد ؛ و بنظر ميرسد مشكل اصلي طرفداران كنترل جمعيّت نيز همين است .
در پايان ، يكبار ديگر يادآور ميشويم كه روزنامه «جمهوري اسلامي» عليرغم وزارت بهداشت و درمان ، از مقالات صاحبنظران در اين زمينه استقبال ميكند و اميدوار است از طريق چاپ اين مقالات ، دستيابي به واقعيّتها آسان گردد.»
مورد چهارم ـ مقاله بسيار مفصّل و مشروحي است از «ف . اميري» كه بطور مسلسل روزنامه «جمهوري اسلامي» در يازده شماره خود : از تاريخ شنبه 2 شعبان 4 1 4 1 ( 5 2 دي 1372) شماره 238 4 تا تاريخ چهارشنبه 13 شعبان 4 1 4 1 ( 6 بهمن 1372) شماره 8 4 2 4 درج نموده است . عنوان مقاله اين ميباشد :
دو دست و يك دهان (بررسي اجمالي سياستهاي جمعيّتي) .