گاهي عواملي باعث م يشود که آدم خودش را در اختيار ديگري قرار دهد. نمون ههاي کوچکش که زياد اتّفاق مي افتد در محبّت هاي افراطي است. کسي آن چنان کر و کور م يشود که خودش را در اختيار محبوبش قرار م يدهد و مي گويد: هر چه تو بگويي! هر کار، راه، و رفتاري که او م يگويد خوب و صحيح است! چه لباسي خوب است؟ آن لباسي که او مي پوشد! شيطان هم يک جاذب ههائي دارد. عدّ هاي، اگرچه خود شيطان را نمي بينند، امّا دست شيطان و ابزارهاي در دست او ابزار معاصي را مي بينند که جاذبه هائي دارد، و خود را در اختيار شيطان قرار مي دهند.
نمونه ديگر آن، که همه مي توانيم درست درک کنيم، افراد معتادند. افرادي که به دود، مواد مخدّر، مسکرات، اينترنت -که اخيراً به مخدّرها اضافه شده- يا بعضي از اعتيادهاي ديگر، معتاد م يشوند، نمونه کساني هستند که به دست خود زمام کار خويش را به دست ديگري داده اند. برخي افراد مي گويند: ما تا شب فيلمي را تماشا نکنيم، خوابمان نمي برد. اين ها از مصاديق «الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ » هستند؛ يعني ولايت شيطان را پذيرفته اند و اختيارشان را به دست شيطان داده اند و هر کاري او مي گويد، انجام مي دهند. البته خود شيطان را نمي بينند: «... إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُم 4 »
شما او را نمي بينيد، امّا او و همکارانش، شما را مي بينند. کساني که اين گونه نوکر شيطان و ابزار دست او شده اند، گويا ديگر اختياري از خودشان ندارند. کساني که اعتيادهاي سخت پيدا مي کنند، گاهي حاضر مي شوند همه کاري انجام دهند، همه چيزشان را در اختيار ديگري قرار دهند، تا موادّ به دست بياورند، همه چيز يعني همه چيز! اين گونه افراد به همين صورت هم عادت کرده اند که ديگران را اغوا کنند. چون نمون ههاي اعتياد به موادّ مخدّر را زياد ديده و شنيده ايم، راحت مي پذيريم؛ امّا اعتياد به گمراه کردن ديگران را اگرچه ديده ايم، ولي درست درک نکرده ايم که اي نهم گونه اي اعتياد است. عدّ هاي طوري شده اند که طبيعت شيطاني پيدا کرده اند. دائماً مي خواهند ديگران را اغوا کنند. اين ها ملحق به ابليس و به تعبير قرآن شياطين الانس هستند.