اين آيه مىگويد: زمين در ظرف دو روز آفريده شده يعنى در دو دوره و طى دو مرحله و روزيهاى زمين در ظرف چهار روز يعنى فصول چهارگـانه انـدازهگيرى شده است.
پس آنچه از اين آيات به دست مىآيد اين است كه اولاً: خلقت آسمانها و زمين با اين وصف و شكلى كه امروز دارند از «عدم صرف» نبوده، بلكه وجود آنها مسبوق به يك ماده متشابه متراكم و گردهم آمدهاى بوده كه خدا اجزاء آن را از هم جدا كرده و در دو برهه زمانى يعنى دو نوبت به صورت زمين درآورده و آسمان نيز به صورت دود (يا بخار) بوده و خدا آن را از هم باز كرده و در دو برهه زمانى به صورت هفت آسمان درآورده است.
ثانيا: اين موجودات زنده كه مىبينيم همگى از آب به وجود آمدهاند و بنابراين مـاده زنـدگـى همـان ماده آب است.
با آنچه گفتيم معنى آيه مورد بحث واضح مىشود.
« ... هُوَ الَّذى خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَرْضَ فى سِتَّةِ اَيّامٍ...! » مراد از «خلق» كه در اين جا آمده همان گرد آوردن و جدا كردن و باز كردن اجزاء آسمان و زمين از ساير مواد مشـابه و مـتراكـمى است كـه با آن مخلوط بوده است.
اصل خلقت آسمانها در ظرف دو روز (دوره) بوده و خلقت زمين هم در دو روز (دوره) انجام گرفته و از شش دوره دو دوره ديگر براى كارهاى ديگـر بـاقى مـىماند. « وَ كـانَ عَـرْشُهُ عَلَى الْمآء ! » مـعناى اين جـمله ايـن است كه: عرش خـدا روزى كه آسمـانها و زمـين را آفـريـد بر آب بـود.
تعبير قرار داشتن عرش خدا روى آب كنايه از آن است كه ملك خدا در آن روز بر اين آب كه ماده حيات است قرار گرفته بود. زيرا عرش ملك مظهر سلطنت اوست و استقرار عرش روى يك چيز يعنى قرار داشتن و ملك و سلطنت بر آن چيز. مراد از «استواء» بر ملـك نيـز در دست گـرفتـن ملـك و شـروع بـه تدبير ملك است.(1)
1- الميــزان ج 19، ص 240.
« وَ اللّهُ خَلَقَ كُلَّ دابَّةٍ مِنْ ماءٍ ... ! » (45/نور)
« و خــدا همه جنبنـدگان را از آبى آفريده ... ! »
او تمامى جانداران را از آبى خلق مىكند و در عين حال وضع هر حيوانى با حيوان ديگر مختلف است، بعضىها با شكم راه مىروند، مانند مارها و كرمها و بعضى ديگر با دو پا راه مىروند مانند آدميان و مرغان و بعضى ديگر با چهار پا راه مىروند چون چهارپايان و درندگان و اگر به ذكر اين سه نوع اكتفا كرد براى اختصار بود و غرض هـم با ذكــر همينهـا تـأميـن مىشـد (و گـرنـه اختـلاف از حـد شمـار بيــرون است.)
جمله « يَخْلُقُ ما يَشاءُ ! » تعليل همين اختلافى است كه در جانداران گذشت كه چرا با يك ماده اين همه اختلاف پديد آمد، مىفرمايد: كه امر اين اختلاف بسته به مشيت خداست