معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 132/ 31
نمايش فراداده

قيام كنند و او ايشان را به بندگى خود وادار سازد، امر و نهى كند، چون او، هم علىّ است و هم عظيم.
پس هر يك از اين پنج اسم سهمى در تعليل اصل وحى دارند و نتيجه روبرهم آن‏ها اين است كه خداى‏تعالى از هر جهت ولىّ بندگان است و به غير او ولىّ ديگر نيست.(1)
1-لميــــــــزان ج 35، ص 16.
« فَاَيْنَمـا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ ! » (115 / بقره)
«  به هر جــا كه رو كنى به سوى خــدا رو كرده‏اى! »
خداى‏سبحان قائم بر تمامى جهات شش‏گانه و محيط به آن است، كسى كه به يكى از اين جهات متوجه شود، به سوى خداى‏تعالى متوجه شده است. ملك خدا و احاطه او به انسان وسعت دارد و نيات انسان به هر سو توجه كند، او نيز از قصد انسان آگاه است.
خداى‏تعالى نه خودش در جهت معينى قرار دارد، نه متوجه به او بايد از جهت معينى به ســويـش تــوجــه كند، تا او به توجه وى آگاه شود، پس توجه به تمام جهات، توجه بــه ســوى خــداســت و خــدا هــم بــدان آگـاه است.
البتــه آيــه شريفه فوق مى‏خواهد حقيقت توجه به سوى خدا را از نظر جهت توسعه دهــد، نـه از نظر مكان.(1)
1- الميـــــــزان ج 2، ص 75.

مـفهـوم وجـه الـهـى

« …يُـــــريــــدُونَ وَجْهَـــــهُ. » (52 / انعــام)
وجه يا روى، به مناسبتى كه بين صورت و سطح بيرونى هر چيز هست به طور مجاز بر همان سطح بيرونى هر چيز هم اطلاق مى‏شود. ذات چيزى براى چيز ديگرى هيچ وقت جلوه و ظهور نمى‏كند و تنها ظاهر و شرح بيــرونـى و اسمــاء و صفــات است كه بــراى مــوجــود ديگــرى جلــوه مى‏كنــــد.
به ذات خداى‏تعالى نيز نمى‏توانيم پى ببريم براى اين كه به طور كلى علم و معرفت يك نوع تحديد فكرى است و ذات مقدس خداى‏تعالى بى حد و نهايت است و قابل تحديد نمى‏باشد.
از آنجايى كه وجه يا روى هر چيز همان قسمتى است كه ديگران با آن مواجه مى‏شوند به اين اعتبار مى‏توان گفت: اعمال صالحه وجه خداى‏تعالى است، همچنان كه كارهاى زشت وجه شيطان است. چنان كه صفاتى را كه خداى‏تعالى به آن صفات با بندگان