معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 132/ 60
نمايش فراداده

در همه موجودات چيزى از نقص و حاجت وجود دارد كه مستند به خود آن‏هاست. هم‏چنين سهمى از كمال و غنا در آنهاست كه مستند به صنع جميل خدا و انعام اوست و از ناحيه او دارا شده است. بنا بر اين همان طور كه اظهار اين نعمتها يعنى وجود دادن آن‏ها اظهار حاجت و نقص آن موجود و كشف برائت خدا از حاجت و نقص است و يا بگو تسبيح است، همچنين اظهار و ايجادش ابراز فعل جميل خدا نيز هست كه حكايت از اوصاف جميله خدا مى‏كند، پس همين ايجاد، هم تسبيح خدا و هم حمد خدا است، چون حمد جز ثناى بر فعل جميل اختيارى چيزى نيست، موجودات هم با وجود خود همين كار را مى‏كنند، پس وجود موجودات، هم حمد خدا و هم تسبيح اوست.
تسبيحى كه آيه شريفه آن را براى تمامى موجودات اثبات مى‏كند، تسبيح به معناى حقيقى است، در كلام خداى‏تعالى به طورى كه مكرر براى آسمان و زمين و آنچه در بين آن دو اسـت و هـر كـس كه در آن‏هاست اثبـات شده است.(1)
1- الميـــزان ج 37، ص 194.

مـفهـوم حـمد الـهى

« اَلْــحَمْـدُلِـلّـهِ رَبِّ الْـعـالَـميـنَ ! » (2 / فـاتـحه)
«حَمْد» به معناى ثنا و ستايش در برابر عمل جميلى است كه ثناشونده به اختيار خـود انـجام داده باشد.
هر موجودى كه مصداق كلمه (چيز) باشد، مخلوق خداست. هر چيزى كه مخلوق است بدان جهت كه مخلوق اوست و منسوب به اوست حسن و زيباست پس حسن و زيبايى دايرمدار خلقت است، همچنان كه خلقت دايرمدار حسن مى‏باشد. پس هيچ خلقى نيست مگر آن كه با حُسن خدا حَسَن و با جمال او جميل است و به عكس، هيچ حسن و زيبايى نيست مگر آن كه مخلوق او و منسوب به اوست.
از اين كه خداوند متعال هيچ چيزى را به اجبار كسى و قهر قاهرى نيافريده، و هيچ فعلى را به اجبار اجباركننده‏اى انجام نمى‏دهد، بلكه هر چه خلق كرده با علم و اختيار خود كرده، در نتيجه هيچ موجودى نيست مگر آن كه فعل اختيارى اوست، آن هم فعل جميل و حسن، پس از جهت فعل تمامى حمدها از آنِ اوست. و از جهت اسم، اوراست اسماء حسنى، پس او هم در اسماءاش جميل است، و هـم در افـعالـش و هـر جـميلى از او صـادر مـى‏شود.
خداى‏تعالى هم در برابر اسماء جميلش محمود و سزاوار ستايش است و هم در برابر افعال جميلش. هيچ حمدى از هيچ حامدى در برابر هيچ امرى محمود سر نمى‏زند مگر آن كه در حقيقت حمد خداست، براى آن كه آن جميلى كه حمد و ستايش حامد متوجه آن است فعل خداست و او ايجادش كرده، پس جنس حمد و همه آن از آن خداست.
خـداونـد متعـال هر جـا كه سخـن از حمـد حامــدان كرده، حمد ايشان را با تسبيح جفـت كـرده و بلكـه تسبيـح را اصـل در حكـايـت قـرار داده و حمــد را با آن ذكر كـرده و همـان طـور فرموده تمامى مــوجــودات او را تسبيـح مى‏گـوينـد بـا حمـــد خـــود.
چون غير خداى‏تعالى هيچ موجودى به افعال جميل او و به جمال و كمال افعالش