معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 118/ 118
نمايش فراداده

ايمان در قلبش رسوخ كرده و در موقع برخورد با حوادث جز از اوامر الهى پيروى ننموده عبادت و اطاعت او را مى‏نمايد، از كسانى است كه مفهوم توفيق و ولايت الهيه و هدايت به معناى اخص يك نحو انطباقى بر وضع خاص او پيدا مى‏كند و خدا مى‏فرمايد: «وَ اللّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشاءُ!» (13 / آل‏عمران) و «وَ اللّهُ وَلِىُّ الْمُؤْمِنينَ!» (68 / آل‏عمران) و «اَللّهُ وَلِىُّ الَّذينَ امَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ!» (257 / بقره) و « يَهْديهِمْ رَبُّهُمْ بِايمانِهِمْ!» (9 / يونس) و «اَوْ مَنْ كـانَ مَـيْتا فَـأَحْـيَيْنهُ وَ جَـعَلْنا لَـهُ نُـورا يَـمْشى بِـه فِـى النّاسِ؟» (122 / انعام)
و نام توفيق و ولايت و هدايت در جايى است كه اين امور به ذات مقدس الهى نسبت داده شود و اما در صورتى كه به ملائكه استناد داده شود نام آن تأييد است و خداوند مى‏فرمايــد: « اُولئِــكَ كَتَبَ فــى قُلُوبِهِــمُ الاْيمانَ وَ اَيَّدَهُمْ بِروُحٍ مِنْهُ !» (22 / مجادله) (1)
1- الميـــزان ج 7، ص 55.

مهلت كفار عامل بدبختى و ازدياد حجم گناه

«وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا اَنَّما نُمْلى لَهُمْ خَيْرٌ لاَنْفُسِهِمْ اِنَّما نُمْلى لَهُمْ لِيَزْدادُوا اِثْما!»
 (178 / آل عمران)
پس از آن كه خداوند پيغمبر خود را در مقابل شتابزدگى كه كفار در كفر خود داشتند تسليت داد و او را مطمئن كرد كه آنان همه تحت سيطره الهى بوده و در راهى ايشان را روان كرده است كه نتيجه‏اش حرمان و محروميت ابدى در آخرت مى‏باشد، كلام را به سوى خود كفار منعطف نموده و مى‏فرمايد كه اين مساعدت‏ها و مهلت دادن‏ها نبايد موجب فرح و شادى ايشان شود چه آن كه اين نيست مگر براى آن كه هرچه بيشتر بر گناهانشان افزوده گردد و به دنبال آن عذاب مهين كه آميخته با ذلت و پستــى است در انتظارشــان مى‏باشد و تمام اين جريان به موجب ناموس تكميل است.
«وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ يَبْخَلُونَ بِما اتيهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا...!» (180 / آل‏عمران) چون خداوند در دو آيه قبل حالت مهلت داده شدن كفار را متذكر شده و نيز توجه داده كه اين مهلت براى زياد شدن حجم گناه ايشان است و خيلى روشن است كه اين حالت مربوط به بخل در مال و عدم انفاق در راه خداست چه آن كه تنها دلخوشى و مايه مباهات ايشان همان جمع‏آورى مال است لذا در اين جا روى سخن را به ايشان فرموده و مى‏گويد توجه داشته باشيد اين بخل براى شما شر است و از اين كه از مال « بِما اتيهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ!» تعبير فرموده براى اين است كه به علت سرزنش و رمز اين ملامت اشاره‏اى فرموده باشد و جمله «سَيُطَوَّقُونَ،» در حقيقت علت‏است براى شر بودن بخل.(1)
1- الميـــــــــزان ج 7، ص 134.