معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گشوده و چنان به انواع نعمت‏ها متنعمشان كرد كه از شدت خوشحالى به آن‏چه كه از نعمت‏ها در اختيار داشتند غره شده و خود را از احتياج به پروردگار متعال بى‏نياز و مستقل دانستند، آن وقت بود كه به طور ناگهانى و از جايى كه احتمالش را نمى‏دادند عذاب را بر آنان نازل كرد، يك وقت به خود آمدند كه ديگر كار از كار گذشته، و اميدى به نجات برايشان نمانده بود و به چشم خود ديدند كه چگونه از جميع وسايل زندگى ساقط مى‏شوند: « فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذينَ ظَلَمُواْ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِ‏الْعلَمينَ !»(45/انعام) (1)
1- الميـــزان ج 13، ص 140.


دخالت مكر الهى در نتيجه اعمال


« اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا يَعْلَمِ اللّهُ ؟» (141 / آل عمران)
كسى كه دعوت الهى را اجابت نكرده و خود را مستوجب شقاوت بنمايد، در صورتى‏كه بر اين حال باقى بماند عذاب را براى خود تثبيت كرده است و هرچه در اين راه پيش برود، و روبروى با حوادثى كه مورد امر و نهى الهى است بشود، و در نتيجه قوا و استعدادش به فعليت نزديك گردد، بر شقاوتش افزوده مى‏شود گرچه خود به اين امور راضى بود و از آن‏چه كه عمل مى‏كند خوشحال باشد، و اين نيست مگر از مكر الهى، چه‏آن‏كه، آن‏چه‏را كه بندگان ياغى و متمرد ازعوامل سعادت‏خود مى‏دانند، خداوند آن‏هارا از عوامل شقاوت آن‏ها مى‏گرداند، و كوشش آن‏ها را در به دست آوردن سعادت تباه‏مى‏سازد، خدامى‏فرمايد: « وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَاللّهُ وَ اللّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ!» (54 / آل‏عمران) و « سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُـونَ وَ اُمْلـي لَهُــمْ اِنَّ كَيْدي مَتينٌ!» (44 و 45 / قلم)
پس چيزى كه آدم مغرور و جاهل را خوشحال مى‏كند اين است كه گمان مى‏كند با مخالفت و تمرد اوامر الهى بر خدا پيشى گرفته و سعادت را به دست آورده است، در صورتى كه همين مخالفت و تمردى را كه او عامل سعادت خود مى‏داند، اسباب بدبختى و هلاكتى است كه خدا در صورت عصيان براى او خواسته است: « اَمْ حَسِبَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ اَنْ يَسْبِقُونا ساءَما يَحْكُمُونَ!» (4 / عنكبوت)  و از عجيب‏ترين آيات ايــن بــاب ايـن آيــه است كه خــدا مى‏فرمايــد: « وَ لِلّــهِ الْمَكْــرُ جَميعــا !» (42 / رعد)
بنابراين جميع اين مكرها و مخالفت‏ها و ظلم‏ها و تعدياتى كه از مردم نسبت به وظايف دينى انجام مى‏گيرد، و هم‏چنين برخورد آن‏ها با حوادثى كه باطن آن‏ها را بروز مى‏دهد، مكر و املاء و خدعه‏اى است الهى، چه آن كه از حقوق بندگان بر خدا اين است كه آن‏ها را به عاقبت امور و سرانجام افعال خود برساند، و خداوند هم آن‏ها را به عاقبت اعمالشان مى‏رساند، و خداوند در كار خود پيروز است.
همين مكر و املاء و استدراج وقتى كه به شيطان نسبت داده مى‏شود از اقسام كفر و معاصى مى‏گردد، و كشيدن به طرف آن‏ها دعوت، وسوسه، وحى، نزوع اضلال است و حوادثى كه آدمى را به طرف آن‏ها مى‏خواند زينت شيطان و وسايل و ريسمان شبكه‏هاى اوست كه بدان بندگان را به دام مى‏افكند، چه آن كه شيطان با اين وسايل،  بندگان الهى را اغواء نموده و با وسايلى كه در دست دارد آن‏ها را گمراه مى‏نمايد. و اما مرد مؤمنى كه

/ 118