معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آل‏عمران)
چند مطلب از اين آيه استفاده مى‏شود:
اول: سير تكاملى نفوس و رسيدن به آخرين مدارج آن چه در راه سعادت و چه در راه شقاوت از امور غير قابل اجتناب است.
دوم: خوبى و بدى در عين اين كه به ذات اشخــاص نسبت داده شده، داير مدار ايمان و كفـر كه از امور اختيــارى هستند مى‏باشنــد و اين از حقايــق قرآنى است كه بسيارى از اسرار توحيد از آن منشعب مى‏شود و بر همين معنى دلالت مى‏كند، آيه شريفه « وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ !» (148 / بقره) و اين دلالت در صورتــى است كه آيه شريفــه ذيل نيز به آن ضميمـه شود « وَ لكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فى ما اتيكُمْ فَــاسْتَبِقُــوا الْخَيْــراتِ!» (48 / مائـــده)
سوم: آن كه ايمان به خدا و فرستادگان او ماده و منشأ پاكى حيات و پاكيزگى ذات است ولى اجر و پاداش مربوط به تقوى و عمل صالح مى‏باشد و لذا خداوند متعال اول موضوع تمايز بين خوش طينت و بد طينت را متذكر شده و سپس ايمان به خدا و رسول را متفرع بر آن فرموده است ولى در آخر كار كه سخن از اجر و پاداش به ميان آمد اضافه بر ايمان، تقوى را هم متذكر شده و فرموده است « وَ اِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ اَجْرٌ عَظيمٌ !» (179 / آل‏عمران) و از همين جا روشن مى‏شود كه احياء در آيه « مَنْ عَمِلَ صالِحا مِنْ ذَكَرٍ اَوْ اُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيوةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلوُنَ!» (97 / نحل) نتيجه ايمان و متفرع بر آن است. اجر و پاداش نيز نتيجه و متفرع بر عمل شايسته مى‏باشد بنابراين زندگى پاكيزه ايمان است و اما بقاى آن و ترتب آثار بر آن جز در پرتو عمل شايسته ميسر نيست، عينا مانند حيات طبيعى كه در اصل تكون خود محتاج به روح حيوانى بوده ولى براى بقاء و ادامه حيات خود ناچار بايــد قوا و اعضا را به كار اندازد به طورى كه اگر يكسره جميع قوا و اعضا از كار انداخته شود و از هر گونه فعاليتـى باز ايستد زندگى او باطل و بدون ثمر خواهد بود.(1)
1- الميـــزان ج 7، ص 135.


سنت آزمايش الهى، و نابودى افراد فاقد صلاحيت و ناقض هدف خلقت


« وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَاُولئِكَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فِـى الدُّنْـيـا وَ الاْخِـرَةِ !»
(217 / بقره)
زمامدار هستى، انسان را مانند ساير اجزاى اين جهان به سوى سعادت وجودى و كمال حياتى خويش سوق مى‏دهد. يكى از مراحلى را كه بشر بايد در اين راه بپيمايد مرحله «اعمال» است. حال اگر در اين مرحله مانعى از سير و حركت پيدا شود كه موجب توقف سير و مقابل شدن سيركننده با هلاكت و بدبختى گردد بر قافله سالار كاروان است كه وسيله دفاعى فراهم نمايد تا مانع برطرف شود يا جـزء فـاسد قـطع گـردد و سيــر ادامـه يابـد.

/ 118