فكر فاسدى است كه به موجب آن نظام امتحان باطل مىشود و هرگز مؤمن از كافر بازشناخته نشده پاك و خالص نيز نمىگردد و نيز در صورتى كه تنها، بودن بر دين حق سبب هر غلبه و پيروزى باشد ديگر مصلحتى در امر و نهى و ثواب و عقاب باقى نمىماند و اين فكر سرانجام اساس دين را منهدم و ويران خواهد نمود و دين اسلام كه دين فطرت است امور را مبتنى بر خرق عادت و اعجاز نمىداند تا اين كه صرف بودن بر دين حق روى مبناى خرق عادت و اعجاز باعث پيروزى شود بلكه دين فطرى اسلامى هرگونه غلبه و پيروزى را مبتنى بر علل و اسباب عادى مىداند تا اين كه مؤمنين بر طبق اوامر و نواهىاى كه در امور جنگى وارد شده عمل نمايند و با اميد به پاداش و ترس از عقاب الهى از خود ضعف و سستى نشان ندهند تا اين كه در جنگها پيروز شوند.
و براى تخطئه كردن همين فكر فاسد است كه خداوند بعد از بيان گردش ايام و امتحان و ابتلاء كه از مصالح آن مىباشد شروع در ملامت و سرزنش كسانى كه داراى ايــن فكر غلط بودهانــد كرده و حقيقــت حال را براى آنها شرح مىدهد و مىفرمايد: «اَمْ حَسِبْتُــمْ اَنْ تَـــدْخُـلُــوا الْـجَنَّــةَ وَ لَـمّـــا يَعْلَــمِ اللّــهُ...؟» (142 / آلعمــران) (1)
1- الميـــزان ج 7، ص 48.
سنت آزمايش الهى و قضاى الهى در جنگ و مرگ
« قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فى بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَالَّذينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ اِلى مَضاجِعِهِمْ وَ لِيَبْتَلِىَ اللّهُ ما فى صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فى قُلُوبِكُمْ !» (434 / آل عمران)
كشته شدن كسانى كه از شما (مسلمين) در معركه قتال كشته شدند دليل بر اين نيست كه شما بر حق نمىباشيد و نيز به طورى كه شما پنداشتهايد دليل اين هم نيست كه امر غلبه و پيروزى براى شما نمىباشد، بلكه قضاى الهى كه گريزى از آن نيست بر اين جارى شده كه اين كشته شدگان، در اين مكان از مركب حيات ساقط گشته و كشته گردند و اگر هم شماها خود براى جنگ بيرون نمىآمديد باز آنان كه سرنوشتشان به حكم قضاى الهى كشته شدن بود به پاى خود به قتلگاه خويش مىآمدند، بنابراين گريزى از مرگ - كه حتى ساعتى هم جلو و عقب نمىافتد - نيست.
همچنین اين كه سنت قطعى الهى بر عموم و همگانى بودن ناموس ابتلا و امتحان است و ناچار اين ناموس در زندگى شما و آنان واقع شدنى بود، و روى اين اصل بيرون آمدن شما و انجام گرفتن اين جنگ خواه و ناخواه شدنى و از امور غيرقابل اجتناب بوده است، بنابراين چارهاى نبود جز اين كه شما بيرون آييد و اين جنگ انجام گيرد، تا اين كه كشتهشدگان به آنچه را كه بايد برسند رسيده و به درجات خويش نايل گردند و شما نيز به آنچه كه بايد برسيد رسيده و پس از امتحان و روشن شدن وضعتان از نظر طرز تفكر و نيروى ايمان و يا شرك يكى از دو طرف سعادت يا شقـاوت برايتان تثبيت گردد.(1)
1- الميزان ج 7، ص 86.