معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تشخيص آن محق و مصيب ببيند، چيزى كه هست در آن‏چه كه خودش قادر به تحصيل علم است علم خود را پيروى مى‏كند، و در آن‏چه كه خود قادر نيست مانند پاره‏اى از فروع اعتقادى نسبت به بعضى از مردم و غالب مسائل عملى نسبت به غالب مردم از اهل خبره آن مسائل تقليد مى‏كند، آرى همان فطرت سالم او را به تقليد از علم عالم و متخصص آن فن وا مى‏دارد، و علم آن عالم را علم خود مى‏داند، و پيروى از او را در حقيقت پيروى از علم خود مى‏شمارد. شاهد اين مدعا همان اعمال فطرى و ارتكازى مردم است، مى‏بينيم كه شخصى كه راهى را بلد نيست به قول راهنما اعتماد نموده به راه مى‏افتد، مريضى كه درد و درمان خود را نمى‏شناسد كوركورانه به دستور طبيب عمل مى‏كند، و ارباب حاجت به اهل فن صنعت مورد احتياج خود اعتماد نموده به ايشان مراجعه مى‏كنند، البته اين در صورتى است كه به علم و معرفت آن راهنما و آن طبيب و آن مهندس و مكانيسين اعتماد داشته باشد.
از اين جا نتيجه مى‏گيريم كه انسان سليم‏الفطره در مسير زندگى‏اش هيچ‏وقت از پيروى علم منحرف نمى‏شود، و دنبال ظن و شك و وهم نمى‏رود، چيزى كه هست يا در مسائل مورد حاجت زندگى‏اش شخصا علم و تخصص دارد كه همان را پيروى مى‏كند، و يا علم كســى را پيروى مى‏كنــد كه به وى وثــوق و اطمينان و يقين به صحت گفته‏هاى وى دارد، هر چند اين چنين يقين را در اصطـلاح برهان منطقـى علم نمى‏گويند.
پس انسان فطرى در هر مسأله‏اى كه در زندگى‏اش برايش پيش مى‏آيد علم دارد، يا علم به خود مسأله و ياعلم به وجوب عمل بر طبق دليل علمى كه در دست دارد، بنابراين بايــد آيــه شريفــه « وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِــه عِلْــمٌ...!» را به چنين معنايى ناظر دانست پس اگر دليل علمى قائــم شد بر وجوب پيــروى ظنى مخصوص پيروى آن ظن هم پيروى علم خواهد بود.
در نتيجه برگشت معناى آيه به اين مى‏شود كه در هر اعتقاد عملى كه ممكن است تحصيل علم نمود پيروى غير علم حرام است. و در اعتقاد و عملى كه راهى به سوى غير علم نيست وقتى اقــدام و ارتكاب جايز است كه دليلى علمى آن را تجويز نمايد، مانند اخــذ احكــام از پيغمبــر و پيــروى و اطاعت آن جنــاب در اوامر و نواهــى كه از ناحيــه پروردگــارش دارد، و عمــل كردن مريــض طبق دستــورى كه طبيب مى‏دهد، و مراجعــه به صاحبان صنايع در مسائلى كه بايــد به ايشان مراجعــه كرد، چه در همه اين موارد دليــل علمــى داريم بر اين كه آن‏چه اينان مى‏گويند مطابق واقع است.(1)
1- الميزان ج 25، ص 160.


نهى از خودپرستى و كبر


« وَ لا تَمْشِ فِى الاْرْضِ مَرَحا اِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الاْرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولاً !»(37 / اسراء)
«مرح» به معناى بسيار خوشحالى كردن به باطل است، خوشحالى به حق آن است كه از باب شكر خدا در برابر نعمتى از نعمت‏هاى او صورت گيرد و چنين خوشحالى هرگز از حد اعتدال تجاوز نمى‏كند و اما اگر به حدى شدت يافت كه عقل را سبك نموده و آثار

/ 118