معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اجراى سنت الهى املاء و استدراج از طريق افزايش مال و اولاد


« اَيَحْسَبُونَ اَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنينَ نُسارِعُ لَهُمْ فِى الْخَيْراتِ بَلْ لايَشْعُروُنَ!»
 (55 / مؤمنون)
معنــاى آيه اين اســت كه آيا اينان گمــان مى‏كنند كه اگــر در مدتــى و مهلتــى مــال و فرزنــدان به ايشان داديــم، از اين جهــت بوده كه زيــاد دوستشــان داشته‏ايم و يا نــزد ما احتــرام داشتند؟ و خواسته‏ايــم خيرشــان را زودتـر به ايشان برسانيم؟
نه، بلكه نمى‏فهمند، يعنى مطلب برعكس است، ولى آنان حقيقت امر را درك نمى‏كنند، چه حقيقت امر اين است كه ما ايشان را املاء و استدراج كرده‏ايم، يعنى اگر از مال و فرزند بيشتر به ايشان مى‏دهيم، مى‏خواهيم در طغيان بيشترى فرو روند، و اين همان مضمونى است كه خداى‏تعالى مى‏فرمايد: « سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ وَ اُمْلي لَهُمْ اِنَّ كَيْدي مَتينٌ - به زودى استدراجشان مى‏كنيم، از راهى كه نفهمند، و  مهلتشان مى‏دهيم، كه كيد من متين است!» (44 و 45 / قلم)
اين كفار كه پنداشته‏اند مال و اولاد خير ايشان است، خيراتى است كه ما زودتر به ايشان رسانده‏ايم، به خطا رفته‏اند، و مال و اولاد خيرات نيست، بلكه استدراج و املاء اســت، خيراتى كــه در آن سرعت مى‏شــود آن است كه مؤمنيــن به خدا و رسول و روز جــزا دارنـد، و آن اعمــال صالــح ايشــان اسـت.(1)
1- الميـــزان ج 29، ص 57.


سنت استدراج و مكر الهى در جوامع مغرور و گمراه


« وَ لَقَدْ اَرْسَلْنآ اِلـى اُمَـمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنهُمْ بِالْبَأْسَآءِ وَ الضَّرَّآءِ !» (42 / انعام)
در اين آيه و آيات بعدى‏اش خداى سبحان براى پيغمبر گرامى‏اش رفتار خود را با اممى كه قبل از وى مى‏زيسته‏اند ذكر مى‏كند و بيان مى‏فرمايد كه آن امم بعد از ديدن معجزات چه عكس‏العملى از خود نشان مى‏دادند، و حاصل مضمون آن اين است كه خداى‏تعالى انبيايى در آن امم مبعوث نمود، و هر كدام از آنان امت خود را به توحيد خداى سبحان و تضرع در درگاه او و به توبه خالص متذكر مى‏ساختند، و خدا امت‏هاى نامبرده را تا آن جا كه پاى جبر در كار نيايد و مجبور به تضرع و التماس مسكنت نشوند به انواع شدت‏ها و محنت‏ها امتحان مى‏نمود، و به اقسام بأساء و ضراء مبتلا مى‏كرد، باشد كه به حسن اختيار به درگاه خدا سر فرود آورده و دل‏هايشان نرم شده و از خوردن فريب جلوه‏هاى شيطانى و از ركون به اسباب ظاهرى اعراض نمايند، ولى زحمات انبياء به جايى نرسيد، و امت‏ها در برابر پروردگار سر فرود نياوردند، بلكه اشتغال به مال دنيا دل‏هايشان را سنگين نمود، و شيطان هم عمل زشتشان را در نظرشان جلوه داده، ياد خداى را از دل‏هايشان ببرد.
وقتى كارشان به اين جا رسيد خداى‏تعالى هم درهاى همه نعمت‏ها را به رويشان

/ 118