معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چون در زندگى زمينى ممكن نيست براى مدتى طولانى اين عيب پوشيده بماند. (و جان كلام، آن‏چه از آيات نامبرده بر مى‏آيد اين است كه وقتى خلقت آدم و حوا در زمين تمام شد، بلافاصله و قبل از اين كه متوجه شوند، عيب‏هايشان پوشيده شده و داخل بهشت شده‏اند.)
پس ظهور عيب در زندگى زمينى و به وسيله خوردن از آن درخت، يكى از قضاهاى حتمى خدا بوده، كه بايد مى‏شد و لذا فرمود: « زنهار كه ابليس شما را از بهشت بيرون نكند، كه بدبخت مى‏شويد...!» (117 / طه) و نيز فرمود: « آدم و همسرش را از آن وضعى‏كه داشتند بيرون‏كرد...!»(36 / بقره) و نيز خداى‏ تعالى خطيئه آنان‏ را بعد از آن ‏كه توبه‏ كردند بيامرزيد و درعين‏حال به‏ بهشتشان‏ برنگردانيد، بلكه به‏ سوى‏ دنيا هبوطشان داد تـا در آن جا زندگى كنند.
و اگر محكوميت زندگى كردن در زمين، با خوردن از درخت و هويدا گشتن عيب قضايى حتمى نبود و نيز برگشتن به بهشت محال نبود، بايد بعد از توبه و ناديده گرفتن خطيئه به بهشت برگردند، (براى اين كه توبه آثار خطيئه را از بين مى‏برد،) پس معلوم مى‏شود علت بيرون شدن از بهشت و زمينى شدن آدم آن خطيئه نبوده، بلكه علت اين بوده كه به وسيله آن خطيئه عيب آن دو ظاهر گشته و اين به وسيله وسوسه شيطان لعين صورت گرفته است.
در سوره طه در صدر قصه فرمود: « وَ لَقَدْ عَهِدْنا اِلى ادَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما - ما قبلاً با آدم عهدى بسته بوديم، اما او فراموشش كرد...!» (115 / طه) و بايد ديد اين عهد چه بوده؟ آيا همان فرمان نزديك نشدن به درخت بوده، كه فرمود: « لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظّالِمينَ ! » (35 / بقره) و يا اعلام دشمنى ابليس با آدم و همسرش بوده، كه فرمود: « اِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ!» (117 / طه) و يا عـهد نامبرده بـه معناى ميـثاق عـمومى اســت، كه از همه انسان‏ها عمومــا و از انبيــاء خصوصــا و به وجهى مؤكدتــر و غليــظ گرفته است.
معلوم است آن خطيئه‏اى كه در مقابل اين ميثاق قرار مى‏گيرد، اين است كه آدمى از مقام پروردگارش غفلت بورزد و با سرگرم شدن به خود و يا هر چيزى كه او را به  خود سرگرم مى‏كند، از قبيل زخارف حيات دنياى فانى و پوسنده، مقام پروردگارش را از ياد برد. (دقت فرماييد!)(1)
1- الميــــــــزان ج 1، ص 241.


قضاى الهى در برقرارى خصومت بين ابليس و آدم و ذريه او


« قالَ‏اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ‏عَدُوٌّ...!»(24 / اعراف)
اين خطاب، هم خطاب به آدم و همسر اوست و هم خطاب به ابليس است و دشمنى بعضى از بنى نوع بشر با بعض ديگر به خاطر اختلافى است كه در طبيعت‏هاى آنان است و اين قضايى است از خداى‏تعالى و قضاى ديگرش هم اين است كه فرمود: « وَ لَكُمْ فِى الاَْرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ اِلى حينٍ !» (36 / بقره) يعنى تا چندى كه به زندگى دنيوى زنده هستيد جايتان در زمين است، از ظاهر سياق بر مى‏آيد كه اين خطاب هم خطــاب بـه هــر

/ 118