چون در زندگى زمينى ممكن نيست براى مدتى طولانى اين عيب پوشيده بماند. (و جان كلام، آنچه از آيات نامبرده بر مىآيد اين است كه وقتى خلقت آدم و حوا در زمين تمام شد، بلافاصله و قبل از اين كه متوجه شوند، عيبهايشان پوشيده شده و داخل بهشت شدهاند.)
پس ظهور عيب در زندگى زمينى و به وسيله خوردن از آن درخت، يكى از قضاهاى حتمى خدا بوده، كه بايد مىشد و لذا فرمود: « زنهار كه ابليس شما را از بهشت بيرون نكند، كه بدبخت مىشويد...!» (117 / طه) و نيز فرمود: « آدم و همسرش را از آن وضعىكه داشتند بيرونكرد...!»(36 / بقره) و نيز خداى تعالى خطيئه آنان را بعد از آن كه توبه كردند بيامرزيد و درعينحال به بهشتشان برنگردانيد، بلكه به سوى دنيا هبوطشان داد تـا در آن جا زندگى كنند.
و اگر محكوميت زندگى كردن در زمين، با خوردن از درخت و هويدا گشتن عيب قضايى حتمى نبود و نيز برگشتن به بهشت محال نبود، بايد بعد از توبه و ناديده گرفتن خطيئه به بهشت برگردند، (براى اين كه توبه آثار خطيئه را از بين مىبرد،) پس معلوم مىشود علت بيرون شدن از بهشت و زمينى شدن آدم آن خطيئه نبوده، بلكه علت اين بوده كه به وسيله آن خطيئه عيب آن دو ظاهر گشته و اين به وسيله وسوسه شيطان لعين صورت گرفته است.
در سوره طه در صدر قصه فرمود: « وَ لَقَدْ عَهِدْنا اِلى ادَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما - ما قبلاً با آدم عهدى بسته بوديم، اما او فراموشش كرد...!» (115 / طه) و بايد ديد اين عهد چه بوده؟ آيا همان فرمان نزديك نشدن به درخت بوده، كه فرمود: « لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظّالِمينَ ! » (35 / بقره) و يا اعلام دشمنى ابليس با آدم و همسرش بوده، كه فرمود: « اِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ!» (117 / طه) و يا عـهد نامبرده بـه معناى ميـثاق عـمومى اســت، كه از همه انسانها عمومــا و از انبيــاء خصوصــا و به وجهى مؤكدتــر و غليــظ گرفته است.
معلوم است آن خطيئهاى كه در مقابل اين ميثاق قرار مىگيرد، اين است كه آدمى از مقام پروردگارش غفلت بورزد و با سرگرم شدن به خود و يا هر چيزى كه او را به خود سرگرم مىكند، از قبيل زخارف حيات دنياى فانى و پوسنده، مقام پروردگارش را از ياد برد. (دقت فرماييد!)(1)
1- الميــــــــزان ج 1، ص 241.
قضاى الهى در برقرارى خصومت بين ابليس و آدم و ذريه او
« قالَاهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍعَدُوٌّ...!»(24 / اعراف)
اين خطاب، هم خطاب به آدم و همسر اوست و هم خطاب به ابليس است و دشمنى بعضى از بنى نوع بشر با بعض ديگر به خاطر اختلافى است كه در طبيعتهاى آنان است و اين قضايى است از خداىتعالى و قضاى ديگرش هم اين است كه فرمود: « وَ لَكُمْ فِى الاَْرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ اِلى حينٍ !» (36 / بقره) يعنى تا چندى كه به زندگى دنيوى زنده هستيد جايتان در زمين است، از ظاهر سياق بر مىآيد كه اين خطاب هم خطــاب بـه هــر