معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تقديرش و امضايش با قضايش صورت مى‏گيرد. در نتيجــه رتبه علم او مقــدم بر مشيت و مشيــت در مرتبه دوم مقدم بر اراده و اراده در مرتبـه سوم و مقــدم بر تقديــر است و تقديــر به وسيلــه امضــا قضــا را مى‏رانـد.
پس مادام كه قضاء خدا به وسيله امضا رانده نشده در مراحل قبلى بداء هست و مـمـكن اسـت از ايـجـاد آن‏چه كـه مـورد عـلـم و مـشيـت و اراده و تـقديـرش تـعلـق گـرفتــه صـرف‏نظــر كنــد و آن را ايجــاد ننمــايــد، ولى اگــر با امضــا به مرحلــه  قضــا رسيـــد ديگــر بـــداء نيســـت.»
اين ترتيب كه در روايت آمده و مشيت را مترتب بر علم و اراده را مترتب بر مشيت و هم‏چنين هر يك را مترتب بر ماقبل خود دانسته ترتيبى است عقلى، چون عقل انتزاع به غـير ايـن تـرتيب را صـحيح نمى‏داند.(1)
1- الميـــزان ج 25، ص 130.


تقدم اراده و قضاى الهى بر قول و امر او


« اِنَّمـا قَوْلُنـا لِشَـىْ‏ءٍ اِذا اَرَدْنـاهُ اَنْ نَقُـولَ لَـهُ كُـنْ فَيَكُــونُ!» (40 / نحــل)
خــدا امر خود را قول هم ناميده هم‏چنان كه امــرش و قولش را از جهت قوه و محكمى و ابهام‏ناپذيــرى حكم و قضا نيز خوانــده است. هم‏چنــان كه قول خــاص خود را كلمــه نيز نـاميـده اسـت.
ايجاد خداى‏تعالى يعنى آن‏چه كه از وجود بر اشياء افاضه مى‏كند - كه به وجهى همان وجود اشياء موجود است - همان امر او و قول او و كلمه اوست كه قرآن در هر جا به يك جور تعبيرش فرموده، لكن از ظاهر تعابير قرآن بر مى‏آيد كه كلمه خدا همان قول اوست به اعتبار خصوصيت آن و تعينش. و از اين معنا روشن مى‏گردد كه اراده و قضاى خدا نيز يكى است، و برحسب اعتبار از قول و امر مقدم است، پس خداى سبحان نخست چيزى را اراده مى‏كند و قضايش را مى‏راند سپس به آن امر مى‏كند و مى‏گويد: باش و موجود مى‏شود. (1)
1- الميــــــزان ج 24، ص 106.


مـأموريت مـلائكه در اجراى قضاى الهى


« فَالْمُدَبِّراتِ اَمْرا ! » (5 / نازعات)
ملائكه با همه اشياء سر و كار دارند، با اين كه هر چيزى در احاطه اسباب است، و اسباب درباره وجود او و عدمش، بقايش و زوالش و در مختلف احوالش با يكديگر نزاع دارند، پس آن‏چه خداى‏تعالى درباره آن موجود حكم كرده، و آن قضايى كه او درباره آن موجود رانده و حتمى كرده، همان قضايى است كه فرشته مأمور به تدبير آن موجود به سوى آن مى‏شتابد، و مسئوليتى كه به عهده‏اش واگذار شده مى‏پردازد، و در پرداختن به آن از ديگران سبقت مى‏گيرد و سببيت سببى را كه مطابق آن قضاى الهى اســت تمــام نمـوده و

/ 118