معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معناى مكر الهى


« اَفَاَمِنُوا مَكْرَ اللّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ اِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ !» (99 / اعراف)
كلمه «مَكْر» به معناى اين است كه شخصى ديگرى را غافلگير كرده و به او آسيبى برساند، اين عمل از خداى‏تعالى وقتى صحيح است كه به عنوان مجازات صورت بگيرد، انسان معصيتى كند كه مستحق عذاب شود، و خداوند او را از آن جايى كه خودش نفهمد معذب نمايد، و يا سرنوشتى براى او تنظيم كند كه او خودش به پاى خود و غافل از سرنوشت خود به سوى عذاب برود، و اما مكر ابتدايى و بدون اين كه بنده معصيتى كرده باشد، البته صدورش از خداوند ممتنع است.
نكته بسيار لطيفى در اين سه آيه يعنى آيه:
« اَفَاَمِنَ اَهْلُ الْقُرى ؟» (97 / اعراف) و آيه:
« اَوَ اَمِنَ اَهْلُ الْقُرى ؟» (98 / اعراف) و آيه:
« اَفَاَمِنُوا مَكْرَ اللّهِ ؟» (99 / اعراف)
به كار رفته و آن اين است كه در دو آيه اول فاعل «أَمِنَ» را اسم ظاهر - اَهْلُ الْقُرى - آورد، با اين كه ممكن بود در آيه دومى ضمير آورده و بفرمايد: «اَوَ امِنوا ؟» لكن اين كار را نكرد تا ضمير در آيه سومى كه فاعل فعل است به هر دو آيه برگشته و در نتيجه جمعيت هلاك شده در خــواب غير جمعيتــى به حساب آيـد كه در حـالت غفلـت و لعب دستخوش عذاب شدند.
و اما اين كه فرمود: « فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ اِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ!» جهتش را در آيه اول بيان كرد و آن اين بود كه فرمود: ايمن بودن از مكر خدا در حقيقت خود مكرى است از خداى‏تعالى كه دنبالش عذاب است، پس صحيح است گفته شود: مردم ايمن از مكر خدا زيانكارانند، زيرا همان ايمنى‏شان هم مكر خداست.(1)
1- الميــــــزان ج 16، ص 21.


سنت امتحان از طريق اعطاى رزق
و مجازات از طريق سنت استدراج و املاء


«وَ ما اَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ اَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ!» (30 / شـورى)
اگر جوامع بشر عقايد و اعمال خود را بر طبق آن‏چه كه فطرت اقتضا دارد وفق دهد، خيرات به سويش سرازير و درهاى بركات به رويش باز مى‏شود و اگر در اين دو مرحله به سوى فساد بگرايند، زمين و آسمان هم تباه مى‏شود و زندگى‏شان را تباه مى‏كند.
اين آن حقيقتى است كه سنت الهى اقتضا آن را دارد، مگر آن كه باز هم پاى سنت ديگر به ميان آيد، همان سنت كه گفتيم حاكم بر سنت رزق است، يعنى سنت امتحان و

/ 118