معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و ملازمت مانند دو برادر مهربان هستند كه هميشه با همند و ريشه و اصلشان هم يك پدر و مادر است. هم‏چنان كه آيه شريفه « وَ قَيَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ - مبعوث مى‏كنيم براى آن‏ها قرين‏هايى از شيطان‏ها،» (25 / فصلت) و « اُحْشُروُا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ اَزْواجَهُمْ ـ بياوريد كسانى را كه ظلم كردند و همزادهايشان را،» (22 / صافات) كه مقصود از ازدواج در اين جا همان قرناء در آيه قبلى است. هم‏چنين آيه « وَ اِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِى الْغَىِّ ثُمَّ لا يُقْصِرُونَ،» (202 / اعراف) همين معنى را افاده مى‏كند.
« وَ كانَ الشَّيْطانُ لِرَبِّه كَفُورا !» كفور بودن شيطان نسبت به پروردگار خود از اين جهت است كه او نعمت‏هاى خدا را كفران نمــوده و آن‏چه را كه از قــوه و قدرت و ابزار بندگى به او داده همه را در راه اغــواى بندگان خدا و وادارى‏شــان به نافرمانى و دعوتشان به خطاكارى و كفران نعمت مصرف مى‏كند.(1)
1- الميزان ج 25، ص 143.


نهى از افراط در امساك،
و نهى از افراط در بخشش


« وَ اِمّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوها فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُورا !»(28تا30 /اسراء)
مراد به جمله « وَ اِمّا تُعْرِضَنَّ، » اعراض از كسى است كه مالى درخواست كرده تا در سدجوع و رفع حاجتش مصرف كند نه اين كه مقصود از آن هر اعراضى بوده باشد، هرچند به هر صورت كه باشد، بلكه تنها اين قسم اعراض است، يعنى اعراض از كسى كه دستش تهى است و نمى‏تواند مساعدتى به وى بكند ولى مأيوس هم نيست، احتمال مى‏دهد بعدا پولدار شود، و وى را كمك كند. به دليل اين كه دنبالش مى‏فرمايد: « ابْتِغاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوها !» يعنى اين كه تو از ايشان اعراض مى‏كنى نه از اين بابت است كه مال دارى و نمى‏خواهى بدهى و نه از اين باب كه ندارى و از به دست آمدن آن هم مأيوس هستى، بلكه از اين باب است كه الان ندارى ولى اميدوار هـستى كـه به دستت بيايد، و به ايشان بـدهى، و در طلب رحمت پـروردگار خود هستى.
و معناى اين كه فرمود: « فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُورا !» اين است كه با ايشان به نرمى حرف بزن و سخن درشت مگو!  اين سفارش را در جاى ديگر در قرآن به بيان ديگر فرمود: « وَ اَمَّا السّائِلَ فَلا تَنْهَرْ - سائل را مرنجان!» (10 / ضحى) بلكه با زبان نرم او را برگردان.
« وَ لا تَجْعَــلْ يَــدَكَ مَغْلُـولَــةً اِلـى عُنُقِــكَ وَ لا تَبْسُطْهــا كُـلَّ الْبَسْــطِ فَتَقْعُــدَ مَلُوما مَحْسُورا!» (29 / اسرى)
دست به گردن بستن كنايه است از امساك و خرج نكردن و از بخشش بخل ورزيدن، در مقابل بسط يد كه كنايه از بذل و بخشش، و اين كه هرچه به دستش آيد از دست خود فرو بريزد، به طورى كه هيچ چيز از آن در دستش باقى نماند، مانند كسى كه كامــلاً دســت خــود را در مقـابــل باران گشوده هيــچ چيز از آن در دســت وى باقى نمى‏ماند، و

/ 118