معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

النّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيهِ... - مردم امت واحده‏اى بودند، خداى‏تعالى انبيا را مبعوث كرد تا نيكان را بشارت و بدان را تهديد كنند و كتابى به حق با ايشان نازل كرد، تا بين مردم در آن‏چه اختلاف مى‏كنند داورى نمايند، هرچند كه درباره آن كتاب اختلاف نكردند مگر خود آن‏ها كه كتاب به سويشان آمده بود و مگر بعد از آن كه به حقانيت آن يقين داشتند، تنها از در دشمنى با يكديگر اختلاف مى‏كردند، پس خداوند آن‏هايى را كه ايمان آوردند در آن‏چه اختلاف مى‏كردند به اذن خود به سوى حق راهنمايى فرمود!» (213 / بقره) بدان اشاره مى‏كند. پس روشن شد كه حكم تشريعى و حق قانون‏گذارى تنها از آن خداى سبحان است، پس تنها ولىّ در اين حكم اوست، پس واجب است تنها او را ولىّ خود بگيرند و تنها او را بپرستند، و به آن‏چه او نازل كرده متدين گردند.
آن ولىّ‏اى كه پرستيده مى‏شود، و به دين او متدين مى‏شوند، بايد كسى باشد كه بتواند اختلافى كه در بين پرستندگانش پيدا مى‏شود برطرف سازد، و آن‏چه از شؤون  اجتماع آنان به فساد گراييده اصلاح كند، و ايشان را به وسيله قانون به سوى سعادت زندگى دايمى سوق دهد، قانونى كه عبارت است از همان دينى كه در بين آنان برقرار سازد، و اين چنين ولىّ تنها خداى سبحان است، پس تنها همو آن ولىّ‏اى است كه بايد او را ولىّ‏ خود بگيرند و لاغير.(1)
1- الميـــــــــزان ج 35، ص 38.


حكم الهى پس از ارسال رسل


« وَ لِكُلِّ اُمَّةٍ رَسُولٌ فَاِذا جآءَ رَسُولُهُمْ قُضِىَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ...!» (47 / يونس)
قضاى الهى را وقتى تجزيه و تحليل كنيم به صورت دو قضاء در مى‏آيد:   يكى اين كه هر امتى رسولى دارد كه حامل رسالت خداست و اين رسالت را به آنان تبليغ مى‏كند. ديگر اين كه وقتى رسول آمد و رسالت خدا را به مردم رسانيد و مردم دچار اختلاف شدند و عده‏اى تصديق و عده‏اى تكذيب كردند، آن‏گاه خدا بين آنان حكم مى‏كنـد بدون آن كه به كسى ستم روا دارد.(1)
1- الميـــزان ج 19، ص 121.


كتاب فجار يا قضاى الهى در مجازات انسان‏هاى فاجر


« كَلاّ اِنَّ كِتابَ الْفُجّارِ لَفى سِجّينٍ وَ ما اَدْريكَ ما سِجّينٌ كِتابٌ مَرْقُومٌ !» (7 / مـطفـفين)
منظور از سجين، سفلى روى سفل ديگر، يا پستى دو چندان و گرفتارى در چنان پستى است - كتاب فجار در حبس و زندانى است كه هر كس در آن بيفتد بيرون شدن برايش نيست. كلمه «كتاب» به معناى مكتوب است آن هم نه از كتابت به معناى قلم در دست گرفتن و در كاغذ نوشتن بلكه از كتابت به معناى قضاى حتمى است. و منظور از كتاب فجار سرنوشتى است كه خدا براى آنان مقدر كرده، و آن جزايى است كه با قضاء حتمى‏اش اثبات

/ 118