معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه هست اگر از آن قسم آيات خود را كه بر آن اقوام فرستاديم و به خاطر تكذيبشان هلاكشان كرديم به اين مردم هم بفرستيم همان اهلاك و تدمير كه بر سر آن‏ها آمد و منقرضشان كرد بر سر اينان نيز آمده اينان را به آنان ملحق خواهد كرد، آن وقت بساط دنيا بر چيده خواهد شد و چون نمى‏خواهيم برچينيم لذا تا مدتى مهلتشان داديم، ولى سرانجام اينان را نيز گرفتار مى‏كنيم و چنين نيست كه اينان استثناشوند!» (58/اسرى) و اين‏همان معنايى‏است‏كه‏آيه « وَ لِكُلِ‏اُمَّةٍ رَسُولٌ...!»(47/يونس) و آياتى بعد از آن بدان اشاره مى‏كند.
و اين كه فرمود: « كانَ ذلِكَ فِى الْكِتابِ مَسْطُورا ! » (58 / اسرى) معنايش اين است كه اهلاك قرى و تعذيب آن‏ها به عذاب شديد قبلاً در كتاب نوشته شده، يعنى قضايى است حتمى و رانده شده، از اين جا معلوم مى‏شود مراد به كتاب لوح محفوظ است كه قرآن تمامى حوادث را نوشته شده در آن دانسته، درباره‏اش فرموده: « وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ اَحْصَيْناهُ فى اِمامٍ مُبينٍ!» (12 / يس) و نيز فرموده: « وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِى الاَرْضِ وَ لا فِى السَّمآءِ وَ لاآ اَصْغَــرَ مِنْ ذلِــكَ وَ لاآ اَكْبَــرَ اِلاّ فــى كِتابٍ مُبيــنٍ!» (61 / يونس) (1)
1- الميزان ج 25، ص 226.


قضاى الهى درباره جامعه يهود و جامعه نوح


« وَ لَوْلا اَنْ كَتَبَ ‏اللّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِى الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِى الاْخِرَةِ عَذابُ النّارِ!» (3/حشر) و « وَ قيلَ يأاَرْضُ ابْلَعى مآءَكِ... وَ قُضِىَ الاَمْرُ...!» (44/هود)
«جلاء» به معناى ترك وطن است و نوشتن جلاء عليه يهود، به معناى راندن قضاى آن است.  مراد به عذاب دنيوى آنان عذاب انقراض و يا كشته شدن و يا اسير گشتن است و معناى آيه اين است كه اگر خداى‏تعالى اين سرنوشت را براى آنان ننوشته بود كه جان خود را برداشته و جلاء وطن كنند، در دنيا به عذاب انقراض يا قتل يا اسيرى گرفتارشان مى‏كرد، همان‏طور كه بنى قريظه را كرد، ولى در هر حال در آخرت به عذاب آتش معذبشان مى‏سازد.
آيه « وَ قيلَ يأَارْضُ ابْلَعى مآءَكِ وَ يا سَمآءُ اَقْلِعى وَ غيضَ الْمآءُ وَ قُضِىَ الاَْمْرُ...!» ندايى است كه از ساحت عظمت و كبرياى الهى صادر شده و براى تعظيم، تصريح به اسم گوينده كه خداست نشده است. اين امر، تكوينى بود و به وسيله كلمه «كن» كه از جانب دارنده كاخ هستى شرف صدور يافته به انجام رسيد، و بلافاصله هر چه آب از سرچشمه‏ها جوشيده و روى زمين بود در كام زمين فرو رفت و آسمان نيز از بارش باز ايستاد. اين آيه دلالت دارد بر اين كه به امر خدا زمين و آسمان با هم آب را به خروش آوردند.
... « قُضِىَ الاَْمْرُ !» يعنى وعده‏اى كه راجع به عذاب قوم نوح داده شده بود انجام يافت و امر الهى تنفيذ شد: قوم نوح غرق شدند و زمين از وجودشان پاك شد و آن‏چه فرمان «كن» يافته بود مطابق فرمان تحقق يافت. پس « قضاى امر» همانگونه كه به جعل و صادر كردن امر اطلاق مى‏شود به گذراندن و تنفيذ و محقق ساختن حكم در خارج نيز گفته مى‏شود ولى قضاى الهى و حكم ربوبى عين وجود خارجى است و «جَعْل» و  «تنفيذ» آن يكى است و اختلاف فقط در تعبير است.(1)

/ 118