معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حدود اختيار انسان، و قضا و مقدرات


« ما اَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِى الاَرْضِ وَ لا فى اَنْفُسِكُمْ اِلاّ فى كِتابٍ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَبْــرَاَهــا ...!»
(22 / حديد)  
به دنبال مطالب بالا بايد گفت كه اين هم صحيح نيست كه اختيار خود را يگانه سبب و علت تامه حوادث بداند، و هر حادثه مربوط به خود را تنها به خود و به اختيار خود نسبت دهد، و هيچ يك از اجزاى عالم را كه در رأس همه آن‏ها اراده الهى قرار دارد، در آن حادثه دخيل نداند، چون چنين طرز فكرى منشأ صفات مذموم بسيارى، چون عجب، كبر، بخل، فرح، تأسف، اندوه، و امثال آن مى‏شود. (مى‏گويد اين منم كه فلان كار را كردم و اين من بودم كه آن كار را ترك كردم و در اثر گفتن اين منم اين منم، دچار عجب مى‏شود و يا بر ديگران كبر مى‏ورزد و يا چون قارون از دادن مالش بخل مى‏ورزد، چون نمى‏داند كه به دست آمدن مال، هزاران شرايط دارد، كه هيچ يك آن‏ها در اختيار خود او نيست، اگر خداى‏تعالى آن اسباب و شرايط را فراهم نمى‏كرد، اختيار او به تنهايى كارى از پيش نمى‏برد و دردى از او دوا نمى‏كرد !)
( و نيز مى‏گويد اگر من فلان كار را مى‏كردم اين ضرر متوجهم نمى‏شد و يا فلان سود از من فوت نمى‏گشت، در حالى كه اين جاهل نمى‏داند، كه عدم فوت و يا موت كه همان سود و عافيت و زندگى باشد، مستند به هزاران هزار علت است، كه در پيدا نشدن آن يعنى پيدا شدن فوت و مرگ و ضرر، نبود يكى از آن هزاران هزار علت كافى است هر  چند كه اختيار خود او موجود باشد، علاوه بر اين كه اختيار خود او هم مستند به علت‏هاى بسيارى است، كه هيچ يك از آن‏ها در اختيار خود او نيست، چون همه مى‏دانيم كه اختيار آدمى اختيارى خود او نيست، پس من مى‏توانم به اختيار خودم فلان كار را بكنم، و يا نكنم، ولى ديگر نمى‏توانم به اختيار خود اختيار بكنم يا نكنم !)
بعد از اين كه اين معنا را فهميدى و اين حقيقت قرآنى كه به بيان گذشته تعليم الهى آن را به ما آموخته، برايت روشن گرديد، اگر در آيات شريفه‏اى كه در اين مورد هست، دقت به خرج دهى، خواهى ديد كه قرآن عزيز در بعضى از خـلق‏ها بـه قـضاء حـتمى، و كتاب محفوظ استناد مى‏كند، نه در همه.(1)
1- الميـــزان ج 2، ص 269.


مرز مشخص هماهنگى قضاى الهى و اختيار انسان


« ما اَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِى الاَرْضِ وَ لا فى اَنْفُسِكُمْ اِلاّ فى كِتابٍ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَبْــرَاَهــا ...!»
(22 / حديد)  
قرآن عزيز در بعضى از خلق‏ها به قضاى حتمى و كتاب محفوظ استناد مى‏كند، نه در همه. آن افعال و احوال و ملكات را مستند به قضا و قدر مى‏داند كه حكم اختيار را باطل

/ 118