قضاى الهى در اصلاح زمين و وراثت آن
« وَ اَنْذِرِ النّاسَ يَوْمَ يَأْتيهِمُ الْعَذابُ...!» (44 / ابراهيم)
در آيه فوق منظور از انذار، انذار مردم به عذاب استيصال است، كه نسل ستمكاران را قطع مىكند. خداىتعالى در امتهاى گذشته و حتى در اين امت اين قضا را رانده كه در صورت ارتكاب كفر و ستم دچار انقراضشان كند، و اين مطلب را بارها در كلام مجيدش تكرار نموده است.
و روزى كه چنين عذابهايى بيايد روزى است كه زمين را از قذارت و پليدى شرك و ظلم پاك مىكند، و ديگر به غير از خدا كسى در روى زمين عبادت نمىشود، زيرا دعوت، دعــوت عمومى است و مقصود از امت هم تمامى ساكنين عالمند و وقتى به وسيله عــذاب انقــراض، شــرك ريشهكــن شود، ديگر جز مؤمنيــن كسى باقى نمىمانــد، آن وقت است كه دين هرچه باشــد خالص براى خــدا مىشود و از بتهــا و معبودهاى كسى از عبــادت اهل زميــن سهم نمىبــرد، همچنان كه در آن آيه فرمود: « وَ لَقَــدْ كَتَبْنـا فِى الزَّبُــورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الاَْرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ ـ به تحقيق در زبــور بعد از ذكر نوشتيــم كه زمين را بندگـان صالح من ارث مىبرند!» (105 / انبياء) (1)
1- الميـــــزان ج 23، ص 125.
قضاى الهى در نابودى جوامع فاسد
« وَ اِنْ مِنْ قَرْيَةٍ اِلاّ نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيمَةِ اَوْ مُعَذِّبُوها عَذابا شَديدا كانَ ذلِـكَ فِـى الْـكِتابِ مَسْطُورا ! » (58 / اسراء)
عذاب شديد هميشه به معناى آن عذابى است كه قومى را مستأصل و منقرض كند. آن وقت در اين آيه كه در مقابل عذاب شديد مسأله هلاكت را قرار داده لابد معنا و مراد از هلاكــت مرگهاى طبيعى و تدريجى افراد است و در نتيجه معنى آيه چنين مىشود: هيــچ قومى نيست مگر اين كه ما مردمــش را قبل از قيامــت يا مىميرانيــم و يا به عذاب استيصال و مرگ دستهجمعى مبتلا مىكنيم تا بعد از آن قيامت را به پا كنيم. همچنــان كه در جـاى ديگـر فرمود: « وَ اِنّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعيدا جُرُزا ! » (8 / كهف)
غرض عمومى از سراپاى اين سوره بيان سنتى است كه خداىتعالى در اقوام ملل داشته كه نخست ايشان را به سوى حق دعوت مىكرده، آنگاه يك عده را كه پذيراى دعوتش گشته و اطاعت كردهاند سعادتمند، و ديگران را كه از در استكبار مخالفت و طغيان نمودند عقوبت مىنموده است، و بنابراين مراد به اهلاك در اين آيه همان تدمير به عذاب استيصال در آن آيه است. آيه شريفه به اين معنا اشاره دارد كه قريههاى نامبرده به زودى يكى پس از ديگرى به خاطر فساد اهلش و فسق فاسقانش ويران مىگردد، و اين خود بنا به اشارهاى كه در ذيل آيه دارد به قضاى خداى سبحان است.
معناى آيه چنين مىشود كه « اين مردم نيز مانند اهل همان قريهها مستعد براى فساد و آماده تكذيب آيات الهى هستند، آياتى كه دنبال تكذيبش هلاك و نابودى است، چيزى