معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 118/ 83
نمايش فراداده

سنت الهى خلق و حركت اسباب

و عدم تبعيت آن‏ها از خواهش‏هاى نفسانى انسان

« وَ لَـوْ يُـعَجِّـلُ الـلّـهُ لِلنّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ!» (11 / يونس)
اگر همان‏طور كه مردم با عجله مى‏خواهند خوبيها و نعمتها برايشان فراهم آيد خدا در فرستادن شر يعنى عذاب براى مردم عجله مى‏كرد قطعا بر آنان عذاب نازل مى‏شد و اجلشان فرا مى‏رسيد ولى خدا به فوريت به مردم، شر و بدى نمى‏رساند، و بلكه اين منكران معاد را كه از رقبه دين خارج شده‏اند به خود وا مى‏گذارد كه به شديدترين وجـه در سـركشى خـود حـيران بمانند.
توضيــح مطلب آن كه انسان طبعــا عجول است و ميل دارد آن‏چه نفع و خير او در آن است به سرعت تحقق يابد يعنى انسان از علــل و اسباب چنيــن مى‏خواهد كه آن‏چه را كه او مى‏جويــد و مى‏خواهد، به سرعت تحقق بخشند پس در حقيقت آدمى اين سرعت را از خــدا مى‏خواهد زيــرا سبب حقيقــى سرعت دادن به انجــام درخواست‏هــا خداســت، و اين شيــوه آدميــان اســت و اين شيــوه بر اســاس هــواى نفسانى آنان استوار شده است.
ولى اسباب واقعى در نظام خود تابع هواى نفسانى انسان‏ها نيست و بلكه اين عالم انسانى است كه بايد تابع نظام اسباب باشد و چه بخواهد و چه نخواهد بايد به همان راهى برود كه نظام اسباب آن را مى‏برد.
اگر سنت الهى در خلق اشياء و آوردن مسببات به دنبال اسباب، از اين سنت انسان‏ها كه بر اساس جهل و نادانى بنا شده پيروى كند و يا بدان شباهت يابد و مسببات و آثار با عجله و سرعت به دنبال اسباب خود آورده شوند مسلما شر، يعنى عذاب و هلاكت به زودى به سراغ انسان مى‏آيد، زيرا علت هلاكت و عذاب يعنى كفر و نااميدى از لقاى خدا و طاغيگرى مردم در زندگى دنيا وجود دارد ولى خدا بدى را آنگونه كه مردم در مورد خوبى مى‏خواهند كه به زودى به ايشان برسد فورى به مردم نمى‏رساند، زيرا سنت الهى مبنى بر حكمت است برخلاف شيوه مردم كه بر اساس جهالت بنا شده است، و به اين ترتيب خدا اين گونه مردم را به حال خود وا مى‏گذارد كه در سركشى خـود حـيران بـمانند.(1)
1- الميـــزان ج 19، ص 37.