جلوه‌ هاي غربت

اصغر صادقي؛ ويراستار: عبدالحسين طالعي

نسخه متنی -صفحه : 44/ 39
نمايش فراداده

35 - جاى‌گزينى:

گاهى در آيات و روايات، سخن از يارى‌رساندن به خدا، پيامبر، دين و ديگر ارزش‌هاى مطرح در عرصه‌ى باور دينى به ميان مى‌آيد. در اين حال، ممكن است امر بر برخى مردم كم‌ظرفيّت واژگونه جلوه نمايد و در اين ميدان براى خويش شأنى قائل شوند و كار بر ايشان مشتبه گردد، حال آن‌كه چنين نيست. ما بايد به دقّت اين مطلب را دريابيم كه اگر اين نصرت از مقوله‌ى بندگى و عبادت خداوندى است، همواره پيدايش آفت فخر فروشى و عُجب آن را تهديد مى‌كند. اين آفت به جان عبادت مى‌افتد و آن را از درون متلاشى مى‌گرداند. از اين‌رو امام سجّاد 7از خداوند مى‌خواهد كه :
«و عبّدني لک وَ لاتفسد عبادتي بِالْعُجب.»  
«خدايا، مرا به بندگى خويش بدار و عبادتم را به آفت خودبينى تباه مكن.»
به هرحال، هرگز نبايد در آن عرصه‌ى مورد اشاره، خويش را مطرح نماييم و دچار عُجب شويم، بلكه بايد شكرگزار خداوند باشيم كه به ما توفيق انجام كارى را عطا فرموده است. مهم‌تر آن است كه بدانيم به فرض اگر ما تن به كار ندهيم و يا از ايفاى نقش و مسؤوليّت خويش سر باز زنيم، نه تنها «بر دامن كبرياش ننشيند گرد»، بلكه به زودى با بليّه‌ى «جاى‌گزينى» روبه‌رو خواهيم شد و خود دچار خسرانى عظيم مى‌گرديم.
قرآن مجيد، مؤمنان را مورد خطاب قرار مى‌دهد و مى‌فرمايد :
(يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ، فَسَوْفَ يَأْتِى اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبّونَهُ، أذِلَّةٍ عَلَى الْمـُؤْمِنينَ أعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ، يُجاهِدونَ في سَبيلِ اللهِ وَ لايَخافونَ لَوْمَةَ لائِمٍ، ذلِکَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ واسِعٌ عَليمٌ)  
نكته‌ى اوّل كه بايد دقّت داشته باشيم آن است كه مؤمنان، مورد خطاب آيه هستند؛ يعنى اين خطر آنان را نيز تهديد مى‌كند. لذا نمى‌توان به صرف ايمان‌آوردن، به دوام آن ايمان و ايستادگى و استوارى بر مواضع مؤمنانه، بى‌مددجويى از خداوند، اطمينان خاطر داشت. اگر به جد بيابيم كه ما نيز ـ على‌رغم اظهار ايمان ـ همواره در معرض خطر روى‌گردانى از كار و تلاش و مسؤوليّت‌هاى ناشى از ايمان در زمينه‌ى امور دينى و مايه‌گذاشتن براى اين مجموعه‌ى ارزشى مى‌باشيم، به يقين كه با مراقبت افزون‌ترى عمل و اقدام خواهيم نمود.
نكته‌ى دوم مسأله‌ى «جاى‌گزينى» است. به فرموده‌ى قرآن، در صورت بروز اين روى‌گردانى و ارتداد، خداوند به سرعت كسان ديگرى را توفيق عنايت نموده و به‌كار خواهد گرفت كه جملگى داراى چند ويژگى اساسى هستند :
يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبّونَهُ: خدا ايشان را دوست مى‌دارد و آنان نيز به خداى متعال محبّت مى‌ورزند.
أذِلَّةٍ عَلَى الْمـُؤْمِنينَ: نسبت به مؤمنان، خاك‌سارند.
أعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ: در مقابل كافران، جدّى و سخت‌گير هستند.
يُجاهِدونَ في سَبيلِ اللهِ: در راه خدا پيكار و مجاهده مى‌كنند.
وَ لايَخافونَ لَوْمَةَ لائِمٍ: از سرزنش هيچ ملامت‌كننده‌اى به خود هراس راه نمى‌دهند.
و در پايان هم اين گزينش، توفيقى از ره‌گذر فضل خداوند توصيف شده كه هر كس را بخواهد عطا فرمايد.
به راستى اگر ما بدانيم كه «توفيق رفيقى است به هركس ندهندش»، در اين صورت روشن است كه امكان يارى‌رسانى به دين و ارزش‌هاى والاى آن را دقيقآ از اين مقوله مى‌شماريم، اين انتخاب الاهى را مغتنم مى‌دانيم و قدر مى‌شناسيم، همواره شكرگزار پيشگاه حضرت حق خواهيم بود و از اين مختصّات هم كه در آيه‌ى قرآنى بدان اشاره رفته درس مى‌گيريم؛ چرا كه اين ويژگى‌ها مى‌تواند به عنوان عوامل مفيد در دوام برخوردارى از اين توفيق مؤثّر واقع شود.
در مقابل نيز بايد بدانيم كه كاستى در يكى از اين زمينه‌ها چه بسا موجبات سلب توفيق را براى ما در پى داشته باشد. پس بكوشيم تا محبوب خدا شويم و خدا را دوست بداريم. بكوشيم تا با اتّخاذ مواضع صحيح در مقابل دو گروه مؤمن و كافر، نسبت به جمع اوّل، خاك‌سارى و تواضع و مهربانى و مودّت و مروّت پيشه كنيم و در قبال گروه دوم، بسيار جدّى و سخت‌گير باشيم و هرگز از در مصالحه و معامله با آنانى در نياييم كه بر اين كفرپيشگى سوگند پاى‌بندى وفادارانه و غيرقابل تغيير ياد كرده‌اند.
بكوشيم تا مجاهده و تلاش و كوشش خاضعانه در راه خداوند داشته باشيم و جز او هيچ انگيزه‌ى ديگرى را اجازه ندهيم كه بر عمل ما سايه بيفكند. در نهايت بايد بكوشيم تا چنان‌چه در جريان اين كار و تلاش با سرزنش و ملامتى هم روبه‌رو شديم، هرگز نهراسيم و ترديد در مشى آگاهانه‌ى خود نداشته باشيم. بدانيم كه اگر به يقين راه، راه خداست و عاملى جز انجام وظيفه در ميان نيست، در اين‌صورت ملامت ديگران تأثيرى نخواهد داشت. اين همان ويژگى والايى است كه همواره بر مشى مولايمان حضرت امير 7در رويارويى با كافران حكم‌فرما بود كه «لا تَأخذه فِ ي الله لَوْمَة لائِم»   كه
هيچ‌گاه سرزنش ملامت‌كننده‌اى حضرتش را از انجام وظيفه و كار و تلاش باز نمى‌داشت.
با توجّه به اين مطالب، به ياد آوريد كه در يكى از نيايش‌ها در ارتباط با امام عصر 7ـ كه ناظر به يارى‌رسانى به دين خدا و ولىّ خدا مى‌باشدـ چنين عرضه مى‌داريم :
«وَ اجْعلنا ممَّن تنتصر بِه لدينک و تعزّ به نصر وليّک. وَ لاتَستبدل بنا غَيرنا، فَان استبدالکَ بنا غَيرنا عَليکَ يسير وَ هوَ عَلَينا كثير»  
در آغاز از خدا مى‌خواهيم تا ما را در زمره‌ى كسانى قرار دهد كه گام در مسير ارزشمند يارى دين او نهاده‌اند و عزّت يارى‌رسانى به ولىّ خود، امام عصر 7، را نيز به آن‌ها نصيب فرموده است. آن‌گاه مى‌خواهيم كه خداوند، در اين عرصه‌ى خدمتى، ديگرى را «جاى‌گزين» ما نكند، كه اين تبديل و تغيير و «جاى‌گزينى» هر چند براى او بسيار آسان است؛ امّا براى ما بسيار گران خواهد بود.
با كمى دقّت در اين مضمون و آن‌چه كه در مقدّمات بحث بيان شد، از يك سو جايگاه خطير يارى‌رسانى به دين و ديانت و اولياى دين مشخّص مى‌گردد كه انسان بايد با چه خلوص و پاك‌نهادى در اين عرصه حاضر باشد. از سوى ديگر بايد خطر جاى‌گزينى را به‌درستى بشناسد و در نتيجه بكوشد تا به‌گونه‌اى عمل نمايد كه هم‌چنان تا عمر دارد از آن آفت بركنار باشد. انسان بايد تلاش كند كه به توفيق الاهى در پست خدمتى خويش باقى و پابرجا بماند و هرگز خطر «جاى‌گزينىِ» ديگرى و بازداشتن و راندن وى از حوزه‌ى خدمت، او را تهديد نكند.
آيا تاكنون از اين منظر به موضوع مورد بحث نگريسته‌ايد؟ كه (الّا تنصروه فقَد نصره الله...)   آن هم با سرعت، با كسانى ديگر و
به‌جاى شما؟
و آيا نعمت ولايت را چنان ديده و شناخته‌ايم كه از هشدار الهى برخود بلرزيم :
(و إن تتولوّا يستبدل قومآ غير كم، ثم لا يكونوا أمثالكم)  
و امام صادق عليه السلام فرمود :
«هيچ يك از شيعيان ما نيست كه از حريم پيروى ما گام خود بيرون نهد، مگر اينكه خداوند، بهتر از او را براى ما جايگزين مى‌دارد.»