صفحه 263
آوردند، ايشان همان صديقين و شهداء نزد پروردگارشانند) «1»، كه انشاء اللَّه بزودى بيانش خواهد آمد.
خواننده عزيز توجه فرمود، كه شفاعت دو قسم بود، يكى تكوينى، كه گفتيم: عبارتست از تاثير هر سببى تكوينى در عالم اسباب، و يكى تشريعى، كه گفتيم: مربوط است به ثواب و عقاب، حال مىگوييم: از اين قسم دوم بعضى در تمامى گناهان از شرك گرفته تا پائينتر از آن اثر مىگذارد، مانند شفاعت و وساطت توبه، و ايمان البته توبه و ايمان در دنيا و قبل از قيامت-.
و بعضى ديگر در عذاب بعضى از گناهان اثر دارد، مانند عمل صالح كه واسطه ميشود در محو شدن گناهان، و اما آن شفاعتى كه مورد نزاع و اختلافست، يعنى شفاعت انبياء و غير ايشان در روز قيامت، براى برداشتن عذاب از كسى كه حساب قيامت، او را مستحق آن كرده، در گذشته يعنى در تحت عنوان شفاعت در حق چه كسى جريان مىيابد، گفتيم: كه اين شفاعت مربوط است باهل گناهان كبيره، از اشخاصى كه متدين بدين حق هستند، و خدا هم دين آنان را پسنديده است.
منظور ما از اين شفاعت، باز همان شفاعت مورد نزاع است، شفاعتى كه گفتيم: عذاب روز قيامت را از گنهكاران بر ميدارد، اما پاسخ از اين سؤال، اين است كه آيه شريفه: (كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ، إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ، فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ: عَنِ الْمُجْرِمِينَ، ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ؟) «2»، كه ترجمهاش چند صفحه قبل گذشت، دلالت دارد بر اينكه شفاعت بچه كسانى مىرسد، و چه كسانى از آن محرومند، چيزى كه هست بيش از اين هم دلالت ندارد، كه شفاعت تنها در فك رهن، و آزادى از دوزخ، و يا خلود در دوزخ مؤثر است، و اما در ناراحتىهاى قبل از حساب، از هول و فزع قيامت، و ناگواريهاى آن، هيچ دلالتى نيست بر اينكه شفاعت در آنها هم مؤثر باشد، بلكه ميتوان گفت: كه آيه دلالت دارد بر اينكه شفاعت تنها در عذاب دوزخ مؤثر است، و در ناگواريهاى قبل از آن مؤثر نيست.
اين نكته را هم بايد دانست كه از آيات نامبرده در سوره مدثر ميتوان استفاده كرد كه سؤال و جوابى كه در آن شده مربوط است به بعد از فصل قضا، و رسيدگى بحسابها، بعد از آنكه اهل بهشت جاى خود را در بهشت گرفته، و اهل دوزخ هم در دوزخ قرار گرفتهاند، و در چنين هنگامى
1- سوره حديد آيه 19 2- سوره مدثر آيه 42