ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 264

شفاعت شامل جمعى از گنه‏كاران شده، و آنان را از آتش نجات ميدهد، براى اينكه كلمه: (فى جنات) الخ، در اين آيات آمده، و اين كلمه استقرار در بهشت را مى‏رساند. و نيز جمله: (ما سلككم) الخ، در آن هست، كه از ماده سلوك، و بمعناى داخل كردن است، البته نه هر داخل كردنى، بلكه داخل كردن با نظم و با رديف خاص، (نظير داخل كردن نخ در دانه‏هاى تسبيح، كه از كوچك‏ترها گرفته تا بزرگ و بزرگترها همه را نخ مى‏كشند) پس در اين تعبير معناى استقرار هست، و همچنين در جمله (فما تنفعهم)، چون كلمه (ما) براى نفى حال است، (دقت بفرمائيد).

و اما نشاه برزخ، و ادله‏اى كه دلالت مى‏كند بر حضور پيامبر (ص) و ائمه (ع) در دم مرگ، و در هنگام سؤال قبر، و كمك كردن آن حضرت در شدائد، كه رواياتش بزودى در ذيل آيه:

(وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ) «1» خواهد آمد، ربطى بشفاعت در درگاه خدا ندارد.

بلكه از قبيل تصرف‏ها و حكومتى است كه خداى تعالى بايشان داده، تا باذن او هر حكمى كه خواستند برانند، و هر تصرفى خواستند بكنند، هم چنان كه در باره آن فرموده: (وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ، يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ، وَ نادَوْا: أَصْحابَ الْجَنَّةِ. أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ، لَمْ يَدْخُلُوها، وَ هُمْ يَطْمَعُونَ،- تا آنجا كه مى‏فرمايد- وَ نادى‏ أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ، قالُوا: ما أَغْنى‏ عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ، وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ، أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ: لا يَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ، لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ، وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ، و بر اعراف، (كه جايگاهى ميان بهشت و دوزخ است) مردمى هستند، كه هر كسى را از سيمايش مى‏شناسند، باصحاب بهشت داد مى‏زنند: كه سلام بر شما، با اينكه خود تا كنون داخل بهشت نشده‏اند، ولى اميد آن را دارند- تا آنجا كه مى‏فرمايد- اصحاب اعراف مردمى را كه هر يك را با سيمايشان مى‏شناسند، صدا مى‏زنند، و ميگويند: ديديد كه نيروى شما از جهت كميت و كيفيت بدردتان نخورد؟ آيا همين بهشتيان نيستند كه شما سوگند مى‏خورديد: هرگز مشمول رحمت خدا نميشوند؟ ديديد كه داخل بهشت ميشوند، و شما اشتباه مى‏كرديد آن گاه رو به بهشتيان كرده مى‏گويند حال به بهشت درآئيد، كه نه ترسى بر شما باشد، و نه اندوهناك ميشويد)، «2».

و از اين قبيل است آيه: (يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ، فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ) «3» (روزى كه هر قومى را بنام پيشواشان صدا مى‏زنيم، پس هر كس كتابش بدست راستش داده شود، چنين و چنان ميشود) كه از اين آيه نيز بر مى‏آيد: امام واسطه در خواندن و دعوت است، و دادن كتاب از قبيل همان حكومتى است كه گفتيم خدا باين طائفه داده، (دقت بفرمائيد).

پس از بحثى كه در باره شفاعت گذشت، اين نتيجه بدست آمد: كه شفاعت در آخرين موقف‏

1- سوره نساء آيه 159

2- سوره اعراف آيات 45- 49

3- سوره اسراى آيه 71

/ 693