در مقابل ما همه علماى مادىگرا و جمعى از علماى الهى، از متكلمين، و نيز علماى ظاهربين، يعنى اهل حديث، منكر تجرد روح شدهاند و بر مدعاى خود و رد ادله ما برهانهايى اقامه كردهاند كه خالى از تكلف و تلاش بيهوده نميباشد.1- ماديين گفتهاند: رشتههاى مختلف علوم با آن همه پيشرفتى كه كرده و به آن حد از دقت كه امروز رسيده، در تمامى فحصها و جستجوهاى دقيقش، به هيچ خاصيت از خواص بدنى انسان نرسيده، مگر آنكه در كنارش علت ماديش را هم پيدا كرده، ديگر خاصيتى بدون علت مادى نمانده تا بگويند اين اثر روح مجرد از ماده است، چون با قوانين ماده منطبق نيست و آن را دليل بر وجود روح مجرد بگيرند.و در توضيح اين گفتار خود گفتهاند: سلسله اعصاب كه در سراسر بدن منتشر است، ادراكات تمامى اطراف بدن و اعضاى آن و حاسههايش را پشت سر هم و در نهايت سرعت به عضو مركزى اعصاب منتقل مىكند، و اين مركز عبارت است از قسمتى از مغز سر كه مجموعهاى است متحد و داراى يك وضعى واحد، بطورى كه اجزائش از يكديگر متمايز نيست و