(شامل رواياتى در ذيل آيه 102 پيرامون سحر) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 356

ديگر احتياج نبود كه جمله بعدى را هم قبل از دفع آن توهم بياورد.

(وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ، ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ) اين معنا را كه هر كه در پى سحر و ساحرى باشد، در آخرت بهره‏اى ندارد، هم بعقل خود دريافتند، چون هر عاقلى ميفهمد كه شوم‏ترين منابع فساد در اجتماع بشرى سحر است، و هم از كلام موسى كه در زمان فرعون فرموده بود: (وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتى‏، ساحر هر وقت سحر كند رستگار نيست) «1».

(وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ) يعنى ساحران با علم به اينكه سحر برايشان شر و براى آخرتشان مايه مفسده است، در عين حال عالم باين معنا نبودند، چون بعلم خود عمل نكردند، پس هم عالم بودند و هم نبودند، براى اينكه وقتى علم، حامل خود را به سوى راه راست هدايت نكند، علم نيست، بلكه ضلالت و جهل است، هم چنان كه خداى تعالى فرموده (أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ، هيچ ديده‏اى كسانى را كه هواى نفس خود را معبود خود گيرند، و خداى تعالى ايشان را با داشتن علم گمراه كرده باشد؟) «2» پس اين طائفه از يهود نيز كه با علم گمراهند، جا دارد كسى از خدا برايشان آرزوى علم و هدايت كند.

(وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا) الخ، يعنى اگر اين طائفه از يهود بجاى اينكه دنبال اساطير و خرافات شيطانها را بگيرند، دنبال ايمان و تقوى را مى‏گرفتند. برايشان بهتر بود، و اين تعبير خود دليل بر اينست كه كفرى كه از ناحيه سحر مى‏آيد، كفر در مرحله عمل است، مانند ترك زكات، نه كفر در مرتبه اعتقاد، چه اگر كفر در مرحله اعتقاد بود جا داشت بفرمايد: (وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا) الخ، و خلاصه تنها ايمان را ذكر مى‏كرد و ديگر تقوى را اضافه نمى‏فرمود، پس از اينجا مى‏فهميم كه يهود در مرحله اعتقاد ايمان داشته‏اند، و لكن از آنجايى كه در مرحله عمل تقوى نداشته و رعايت محارم خدا را نمى‏كرده‏اند، اعتنايى بايمانشان نشده، و از كافرين محسوب شده‏اند.

(لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَيْرٌ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ) يعنى مثوبت و منافعى كه نزد خدا است، بهتر از آن مثوبت و منافعى است كه ايشان از سحر ميخواهند، و از كفر ميجويند، (دقت فرمائيد).

بحث روايتى

(شامل رواياتى در ذيل آيه 102 پيرامون سحر)

در تفسير عياشى و قمى در ذيل آيه (وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلى‏ مُلْكِ سُلَيْمانَ) الخ، از امام باقر (ع) روايت آورده‏اند، كه در ضمن آن فرموده پس همين كه سليمان از دنيا رفت،

1- سوره طه 69

2- سوره جاثيه آية 23

/ 693