آيه در مقام تشريع و بيان وجوب سعى است نه استحباب آن
چون حاصل معناى آيه اين است كه از آنجا كه صفا و مروه دو معبد از معابد خداست و ضررى ندارد كه شما خدا را در اين دو معبد عبادت كنيد، و اينگونه حرف زدن لسان اصل تشريع است نه افاده اينكه اين كار مستحبّ است، و گر نه مناسبتر آن بود كه بفرمايد صفا و مروه از آنجا كه دو شعيره از شعائر خداست، خدا دوست ميدارد بندگانش ميانه آن دو محل را سعى كنند، (و اين خود روشن است) و تعبير به امثال اين عبارات كه به تنهايى وجوب را نمىرساند، در مقام تشريع در قرآن شايع است، مثل اينكه در تشريع جهاد فرموده: (ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ، اين عملتان براى شما خير است) «1» و در تشريع روزه فرموده: (وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ، و اينكه روزه بگيريد برايتان بهتر است)، «2» و در شكسته شدن نماز در سفر فرموده: (فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ، پس اينكه در سفر نماز را كوتاه بخوانيد انحرافى از شما نيست) «3» 1- سوره بقره آيه 542- بقره 1843- نساء 101