مراد از" اهل الكتاب" در آيه 105 - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 374

درست ملتفت نميشدند، بخاطر اينكه ايشان گاهى بسرعت صحبت مى‏كرد، از ايشان خواهش مى‏كردند: كمى شمرده‏تر صحبت كنند، كه ايشان متوجه بشوند، و اين خواهش خود را با كلمه (راعنا) كه عبارتى كوتاه است اداء مى‏كردند، چون معناى اين كلمه (مراعات حال ما بكن) است، ولى همانطور كه گفتيم: اين كلمه در بين يهود يك رقم ناسزا بود.

و يهوديان از اين فرصت كه مسلمانان هم ميگفتند: (راعنا- راعنا) استفاده كرده، وقتى برسولخدا (ص) مى‏رسيدند، مى‏گفتند: (راعنا)، بظاهر وانمود مى‏كردند كه منظورشان رعايت ادب است، ولى منظور واقعيشان ناسزا بود، و لذا خداى تعالى براى بيان منظور واقعى آنان، اين آيه را فرستاد: (مِنَ الَّذِينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ، وَ يَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَيْنا، وَ اسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ، وَ راعِنا) الخ، و چون منظور واقعى يهود روشن شد، در آيه مورد بحث مسلمانان را نهى كرد از اينكه ديگر كلمه (راعنا) را بكار نبرند، و بلكه بجاى آن چيز ديگر بگويند، مثلا بگويند: (انظرنا)، يعنى كمى ما را مهلت بده.

وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ الخ، منظور از كافرين در اينجا كسانى است كه از اين دستور سرپيچى كنند، و اين يكى از مواردى است كه در قرآن كريم كلمه كفر، در ترك وظيفه فرعى استعمال شده است.

مراد از" اهل الكتاب" در آيه 105

(ما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ) اگر مراد باهل كتاب خصوص يهود باشد هم چنان كه ظاهر سياق هم همين است، چون آيه قبل در باره يهود بود، آن وقت توصيف يهود باهل كتاب، مى‏فهماند كه علت اينكه دوست نميدارند كتابى بر شما مسلمانان نازل شود، چيست؟ و آن اين است كه چون خود آنان اهل كتاب بودند، و دوست نميداشتند كتابى بر مسلمانان نازل شود، چون نازل شدن كتاب بر مسلمانان باعث ميشود، ديگر تنها يهوديان اهليت كتاب نداشته باشند، و اين اختصاص از بين برود، و ديگران نيز اهليت و شايستگى آن را داشته باشند.

و اين خود بخل بى‏مزه‏اى بود از يهود، چون يك وقت انسان نسبت بچيزى كه خودش دارد بخل مى‏ورزد، ولى يهود بچيزى بخل ورزيدند كه خود مالك آن نبودند، علاوه بر اينكه با اين رفتار خود، در سعه رحمت خدا و عظمت فضل او، با او معارضه كردند.

اين در صورتى بود كه مراد باهل كتاب خصوص يهود باشد، و اما اگر مراد همه اهل كتاب از يهود و نصارى باشد در اينصورت سياق كلام، سياق تصميم بعد از تخصيص ميشود، يعنى بعد از آنكه تنها در باره يهود صحبت مى‏كرد، ناگهان وجهه كلام را عموميت داد، بدين جهت كه هر دو طائفه در پاره‏اى صفات اشتراك داشتند، هر دو با اسلام دشمنى مى‏ورزيدند، و اى بسا اين احتمال را آيات بعدى كه مى‏فرمايد: (وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى‏، و گفتند: داخل‏

/ 693