ريشه مادى عقائد يهود - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 323

كانه خواسته‏اند بگويند: اگر ما اين بشارتها را در اختيار مسلمانان قرار ندهيم، (العياذ باللَّه)، خود خدا اطلاع ندارد، كه موسى (ع) ما را به پيروى پيامبر اسلام سفارش كرده، و چون اطلاع ندارد، ما را با آن مؤاخذه نمى‏كند، و معلوم است كه لازمه اين حرف اين است كه خداى تعالى تنها آنچه آشكار است بداند، و از نهانيها خبر نداشته باشد، و بباطن امور علمى نداشته باشد، و اين نهايت درجه جهل است.

لذا خداى سبحان با جمله: أَ وَ لا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ؟) الخ اين پندار غلطشان را رد مى‏كند، چون اين نوع علم- يعنى علم بظواهر امور به تنهايى، و جهل بباطن آن،- علمى است كه بالآخره منتهى بحس ميشود، و حس احتياج به بدن مادى دارد، بدين كه مجهز بالات و ابزار احساس، از چشم، و گوش، و امثال آن باشد، و باز بدين كه مقيد بقيود زمان و مكان، و خود مولود علل ديگرى مانند خود مادى باشد، و چيزى كه چنين است مصنوع است نه صانع عالم.

و اين جريان يكى از شواهد بيان قبلى ما است، كه گفتيم بنى اسرائيل بخاطر اينكه براى ماده اصالت قائل بودند، در باره خدا هم باحكام ماده حكم مى‏كردند، و او را موجودى فعال در ماده مى‏پنداشتند، چيزى كه هست موجودى كه قاهر بر عالم ماده است، اما عينا مانند يك علت مادى، و قاهر بر معلول مادى.

ريشه مادى عقائد يهود

البته اين طرز فكر، اختصاص به يهود نداشت، بلكه هر اهل ملت ديگر هم كه اصالت را براى ماده قائل بودند، و قائل هستند، آنها نيز در باره خداى سبحان حكمى نمى‏كنند، مگر همان احكامى كه براى ماديات، و بر طبق اوصاف ماديات مى‏كنند، اگر براى خدا حيات، و علم، و قدرت، و اختيار، و اراده، و قضاء، و حكم، و تدبير، امر و ابرام قضاء، و احكامى ديگر، قائلند، آن حيات و علم و قدرت و اوصافى را قائلند كه براى يك موجود مادى قائلند، و اين دردى است بى درمان، كه نه آيات خدا درمانش مى‏كند، و نه انذار انبياء، (وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ). «1»

حتى اين طبقه از دين‏داران، كار را بجايى رساندند، و در باره خدا احكامى جارى ساختند، كه حتى كسانى هم كه دين آنان را ندارند، و هيچ بهره‏اى از دين حق و معارف حقه آن ندارند، طرز تفكر آنان را مسخره كردند، از آن جمله گفتند: مسلمانان از پيامبر خود روايت مى‏كنند كه خدا آدم را بشكل و قيافه خودش آفريده، و خودشان هم كه امت آن پيامبرند، خدا را بشكل آدم مى‏آفرينند.

پس امر اين مادى‏گرايان، دائر است بين اينكه همه احكام ماده را براى پروردگار خود اثبات كنند، هم چنان كه مشبهه از مسلمانان، و همچنين ديگران كه بعنوان مشبهه شناخته نشده‏اند،

1- سوره يونس آيه 101

/ 693