صلاح ذاتى داراى مراتبى است و رسول اللَّه (ص) و آل او داراى بالاترين مراتب آنند
اگر خواننده عزيز در آنچه گفتيم دقت كند، بسادگى مىتواند بفهمد كه صلاح داراى مراتبى است، كه بعضى ما فوق بعض ديگر است، و آن وقت اگر از روايتى بشنود كه ابراهيم (ع) از خدا مىخواسته به محمد و آل او (ع) ملحقش كند، ديگر هيچ استبعاد نمىكند، مخصوصا وقتى مىبيند كه آيات در مقام بيان اجابت دعاى او، مىفرمايد: كه او در آخرت ملحق به صالحان مىشود، و رسول خدا (ص) هم اين مقام را براى خود ادعا مىكند، و قرآن كريم هم مىفرمايد: (إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتابَ، وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ، همانا سرپرست من خدايى است كه كتاب را بحق نازل كرد، و هم سرپرستى صالحان را دارد). «4»چون ظاهر اين آيه اين است كه رسول خدا (ص) ادعاى ولايت براى خود مىكند، پس از ظاهرش بر مىآيد كه رسول خدا (ص) همان كسى است كه دارنده صلاح مورد آيه است، و ابراهيم (ع) از خدا درخواست مىكند به درجه صالحانى برسد كه صلاحشان در مرتبهاى بالاتر از صلاح خود او است، پس منظورش همان جناب است.(وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ) الخ، يعنى ابراهيم فرزندان خود را به (ملت و كيش) سفارش كرد.(فَلا تَمُوتُنَّ) الخ، نهى از مردن، با اينكه مردن بدست خود آدمى نيست، و تكليف بايد به امر اختيارى متوجه بشود، از اين باب است، كه برگشت اين امر غير اختيارى باختيار است، چون تقدير كلام چنين است (از اين معنا حذر كنيد، كه مرگ شما را دريابد، در حالى كه بحال اسلام نباشيد)، يعنى همواره ملازم با اسلام باشيد، تا مرگتان در حال اسلامتان واقع شود، و اين آيه شريفه باين معنا اشاره دارد، كه ملت و دين، همان دين اسلام است، هم چنان كه در جاى ديگر فرمود:1- سوره بقره آيه 1302- سوره عنكبوت آيه 273- سوره نحل آيه 1224- سوره اعراف آيه 196