مماثلت اهل كتاب و كفار در طرز فكر و عقائد
پس در آيه 113 كه گذشت اهل كتاب را در اين گفتار ملحق به مشركين و كفار عرب كرد، و در آيه مورد بحث مشركين و كفار را ملحق به اهل كتاب مىكند و مىفرمايد: (آنها كه نمىدانند گفتند: چرا خدا با خود ما سخن نمىگويد؟ و يا معجزهاى بخود ما نميدهد؟ آنها هم كه قبل از ايشان بودند، همين حرف را زدند- يعنى يهود و نصارى- چون در ميانه اهل كتاب يهوديان همين حرف را به پيغمبر خدا موسى (ع) زدند، پس اهل كتاب و كفار در طرز فكر و در عقائدشان مثل هم هستند، آنچه آنها مىگويند، اينها هم ميگويند، و آنچه اينها ميگويند آنها نيز مىگويند، (تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ) طرز فكرهاشان يك جور است.(قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ) الخ، اين جمله جواب از گفتار كفار است و مراد اينست كه آن آياتى كه مطالبه مىكنند، برايشان فرستاديم، و خيلى هم آياتى روشن است، اما از آنها بهره نمىگيرند، مگر مردمى كه بآيات خدا يقين و ايمان داشته باشند و اما اينها كه (لا يعلمون، علمى ندارند)، دلهايشان در پس پرده جهل قرار دارد و بافت عصبيت و عناد مبتلا شده و آيات بحال مردمى كه نمىدانند سودى ندارد.از همين جا روشن مىشود، كه چرا كفار را بوصف بى علمى توصيف كرد و در تاييد آن، روى سخن از آنان بگردانيده، خطاب را متوجه رسول خدا (ص) نمود و اشاره كرد به اينكه او فرستادهاى از ناحيه خدا است، و بحق و بمنظور بشارت و انذار فرستاده شده تا آن جناب را دلخوش سازد و بفهماند اين كفار اصحاب دوزخند و اين سرنوشت برايشان نوشته شده و ديگر اميدى بهدايت يافتن و نجاتشان نيست.(وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ)، اين جمله همان معنايى را ميرساند، كه در اول سوره آيه: (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ) در صدد بيان آن بود. «2»1- بقره آيه 1132- بقره- 6