آياتى كه از آنها كيفيت ارتباط روح با ماده (جسم) بدست مى‏آيد - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 529

امر خداست و سپس در آيه: (إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً، أَنْ يَقُولَ: لَهُ كُنْ فَيَكُونُ، فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ، امر او در وقتى كه چيزى را اراده كند، تنها اين است كه به آن چيز بگويد بباش، و بى درنگ موجود شود، پس منزه است آن خدايى كه ملكوت هر چيز را بدست دارد) «1»، بيان مى‏كند كه روح از سنحه ملكوت و كلمه (كن) است.

و سپس در آيه: (وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ) «2» او را به وصف ديگرى توصيف كرده، و آن اين است كه اولا يكى است و ثانيا، چون چشم گرداندن فورى است و تعبير به چشم گرداندن مى‏رساند كه امر خدا و كلمه (كن) موجودى است آنى نه تدريجى، كه چون موجود ميشود، وجودش مشروط و مقيد به زمان و مكان نيست.

از اينجا روشن مى‏گردد كه امر خدا- كه روح هم يكى از مصاديق آن است- از جنس موجودات جسمانى و مادى نيست، چون اگر بود محكوم به احكام ماده بود و يكى از احكام عمومى ماده اين است كه به تدريج موجود شود، وجودش مقيد به زمان و مكان باشد، پس روحى كه در انسان هست مادى و جسمانى نيست هر چند كه با ماده تعلق و ارتباط دارد.

آياتى كه از آنها كيفيت ارتباط روح با ماده (جسم) بدست مى‏آيد

آن گاه از آياتى ديگر كيفيت ارتباط روح با ماده بدست مى‏آيد، يك جا مى‏فرمايد: (مِنْها خَلَقْناكُمْ، ما شما را از زمين خلق كرديم) «3» و جايى ديگر مى‏فرمايد: (خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ، انسان را از لايه‏اى چون گل سفال آفريد). «4»

و نيز فرموده: (وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ، ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ، خلقت انسان را از گل آغاز كرد و سپس نسل او را از چكيده‏اى از آبى بى مقدار قرار داد)، و سپس فرموده: (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ، ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً، فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً، فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً، ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ، فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ، ما از پيش انسان را از چكيده و خلاصه‏اى از گل آفريديم و سپس او را نطفه‏اى در قرارگاهى محفوظ كرديم و سپس نطفه را علقه و علقه را مضغه و مضغه را استخوان كرديم، پس آن استخوان را با گوشت پوشانديم و در آخر او را خلقتى ديگر كرديم، پس آفرين به خدا كه بهترين خالقان است) «5».

و بيان كرد كه انسان در آغاز بجز يك جسمى طبيعى نبود و از بدو پيدايشش صورت‏هايى گوناگون به خود گرفت، تا در آخر خداى تعالى همين موجود جسمانى و جامد و خمود را، خلقتى‏

1- سوره يس آيه 82- 83

2- سوره قمر آيه 50

3- سوره طه آيه 55

4- سوره الرحمن آيه 14

5- سوره مؤمنون آيه 12- 14

/ 693