معناى صلاح نفس و صلاح ذات و مراد از" صالحين" در قرآن
اين بود معناى صلاح عمل، و اما معناى صلاح نفس، و صلاح ذات، ببينيم از قرآن در باره آن چه استفاده مىكنيم؟ يك جا مىفرمايد: (وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ، مِنَ النَّبِيِّينَ، وَ الصِّدِّيقِينَ، وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ، وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً، و كسى كه خدا و رسولش را اطاعت كند، اينچنين اشخاص با آن كسانى محشورند كه خدا بر آنان انعام فرمود، از انبياء، و صديقين و شهداء و صالحين كه نيكو رفقايى هستند). «1»جاى ديگر فرموده: (وَ أَدْخَلْناهُمْ فِي رَحْمَتِنا، إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ، ما ايشان را در رحمت خود داخل كرديم بدان جهت كه از صالحان بودند) «2» و نيز از سليمان (ع) حكايت كرده كه گفت (وَ أَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ مرا برحمت خودت داخل در بندگان صالحت كن) «3» و در جايى ديگر مىفرمايد: (وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً- تا جمله- وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا، إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ). «4»آنچه مسلم است اين است كه مراد از صالحين در اين آيات، مطلق هر كس كه صلاحيت رحمت عامه الهيه، و رحمت واسعه او را دارد، نيست، چون صلاحيت اين رحمت را تمامى موجودات دارند، ديگر معنا ندارد نامبردگان در اين آيات را بداشتن چنين صلاحيتى بستايد.و نيز مراد، كسانى كه صلاحيت رحمت خاص به مؤمنين را دارند، نيست، چون هر چند بحكم آيه: (وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ، رحمت من همه چيز را فرا گرفته، و بزودى همه آن را بكسانى اختصاص مىدهم كه پرهيز كارى داشتند). «5»رحمت دوم خاص است، و لكن صالحان از متقيان خصوصىترند، زيرا در ميانه طائفه مؤمن و متقى افراد انگشتشمارى صالحند، پس رحمت خاص متقين نمىتواند آن رحمتى باشد كه صالحان شايستگى آن را دارند، و حتما بايد رحمتى مهمتر از آن باشد.و اين هم از قرآن كريم مسلم است، كه بعضى از رحمتها را خاص بعضى از افراد مىداند، و مىفرمايد: (يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ، خدا رحمت خود را بهر كس بخواهد اختصاص ميدهد)، «6».و نيز مراد از صالحين مطلق هر كسى كه صلاحيت ولايت، و قرار گرفتن در تحت سرپرستى خدا را دارد، نمىباشد، براى اينكه هر چند اين خصيصه از رحمت خاص قبلى خصوصىتر است، و هر چند صالحان نيز در تحت چنين ولايتى از خدا هستند، و خدا متولى1- سوره نساء آيه 692- سوره انبياء آيه 863- سوره نمل آيه 194- سوره انبياء آيه 755- سوره اعراف آيه 1566- سوره بقره آيه 105