معناى صحيح" وسط" بودن امت واسطه بودن امت بين رسول و مردم است
پس، از آنچه گفتيم چند مطلب روشن گرديد.اول اينكه وسط بودن امت هر دو نتيجه را دنبال دارد، يعنى جمله (و تكونوا شهداء على الناس)، و جمله (ليكون الرسول عليكم شهيدا)، هر دو نتيجه و لازمه وسط بودن امت است.دوم اينكه وسط بودن امت، به اين معنا است كه ميانه رسول و مردم واسطهاند نه آن طور كه آن مفسر گفت ملت و دين اسلام ميانه افراط و تفريط، و ميانه دو طرف تقويت روح و تقويت جسم واسطه باشد. سوم اينكه آيه شريفه مورد بحث، بحسب معنا مرتبط است به آياتى كه دعاى ابراهيم را حكايت مىكرد، و اينكه شهادت از شئون امت مسلمهايست كه آن جناب از خدا درخواست نمود.حال كه اين سه نكته را بعنوان نتيجهگيرى شنيدى، بايد بدانى كه شهادت بر اعمال، بطورى كه از كلام خداى تعالى بر مىآيد، مختص به شهيدان از مردم نيست، بلكه هر كسى و هر چيزى كه كمترين ارتباطى با اعمال مردم دارد، او نيز در همان اعمال شهادت دارد، مانند ملائكه، و زمان، و مكان، و دين، و كتاب، و جوارح بدن، و حواس، و قلب، كه همگى اينها شاهد بر مردم هستند.و از خود كلمه شهادت فهميده مىشود: آن شاهدى كه از ميانه نامبردگان در روز قيامت حاضر مىشود، شاهدى است كه در اين نشئه دنيوى نيز حضور دارد و يك نحوه حياتى دارد كه بوسيله آن، خصوصيات اعمال مردم را درك مىكند و خصوصيات نامبرده در او نقش مىبندد، و اينهم لازم نيست كه حيات در هر چيزى به يك سنخ باشد، مثلا حيات در همه، از سنخ حياتى باشد كه در جنس حيوان هست، همه خواص و آثار آن را داشته باشد تا بگويى: ما به ضرورت مىبينيم كه مثلا مكان و زمان چنين شعورى ندارند، چون دليلى نداريم بر اينكه انحاء حيات منحصر در يك نحو است.اين بود اجمال گفتار ما در اين مقام، و انشاء اللَّه تعالى تفصيل هر يك از اين مجملات در محل مناسبش خواهد آمد.(وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها، إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ) در اين آيه شريفه دو سؤال است يكى اينكه چرا فرمود (ما بدانيم و نفرمود من بدانم)؟ دوم اينكه مگر خدا