اشكال پنجم: هيچيك از عقل و كتاب و سنت دلالت بر شفاعت نمى‏كنند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 252

(فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ، از مكر خدا ايمن نمى‏شوند مگر مردم زيانكار) «1» و نيز فرموده: (كَلَّا بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ، نه، واقع قضيه، اين است كه گناهانى كه كرده‏اند، در دلهاشان اثر نهاده، و دلها را قساوت بخشيده) «2» و نيز فرموده: (ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‏، أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ، سپس عاقبت كسانى كه مرتكب زشتى‏ها ميشدند، اين شد كه آيات خدا را تكذيب كنند) «3» و چه بسا اين وعده شفاعت، بنده خداى را وادار كند به اينكه بكلى دست از گناهان بردارد، و براه راست هدايت شود، و از نيكوكاران گشته، اصلا محتاج بشفاعت باين معنا نشود، و اين خود از بزرگ‏ترين فوائد شفاعت است.

اين در صورتى بود كه گفتيم: كه گنه‏كار را معين كند، و نه گناه را، و همچنين اگر گنه‏كار مشمول شفاعت را معين بكند، و يا گناه قابل شفاعت را معين بكند، ولى باز اين استخوان را لاى زخم بگذارد، كه اين شفاعت از بعضى درجات عذاب، و يا در بعضى اوقات فائده دارد، در اينصورت نيز شفاعت باعث جرأت و جسارت مجرمين نميشود، چون باز جاى اين دلهره هست، كه ممكن است تمامى عذابهاى اين گناهى كه ميخواهم مرتكب شوم، مشمول شفاعت نشود.

و قرآن كريم در باره خصوص مجرمين، و خصوص گناهان قابل شفاعت، اصلا حرفى نزده و نيز در رفع عقاب هيچ سخنى نگفته، بجز اينكه فرموده: به بعضى اجازه شفاعت ميدهيم، و شفاعت بعضى را مى‏پذيريم، كه توضيحش بزودى خواهد آمد، انشاء اللَّه تعالى، پس اصلا اشكالى بشفاعت قرآن وارد نيست.

اشكال پنجم

اشكال پنجم: هيچيك از عقل و كتاب و سنت دلالت بر شفاعت نمى‏كنند

اينكه مسئله شفاعت مانند هر مسئله اعتقادى ديگر، بايد بدلالت يكى از ادله سه‏گانه عقل و كتاب و سنت اثبات شود، اما عقل خود آدمى، يا اصلا اجازه شفاعت و پارتى بازى را نميدهد، و يا اگر هم بدهد، تنها ميگويد: چنين چيزى ممكن است، ولى ديگر نميگويد كه چنين چيزى واقع هم شده.

و اما كتاب، يعنى آيات قرآن؟ آنچه از آيات قرآن متعرض مسئله شفاعت شده، هيچ دلالتى ندارد بر اينكه چنين چيزى واقع هم ميشود، چون در اين مسئله آياتى هست كه بطور كلى شفاعت را انكار مى‏كند، مانند آيه: (لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ، نه خريد و فروشى در روز قيامت هست، نه دوستى، و نه شفاعت) «4» و آياتى ديگر هست كه منفعت شفاعت را نفى مى‏كند، مانند آيه‏

1- سوره اعراف آيه 99

2- سوره مطففين آيه 14

3- سوره روم آيه 10

4- سوره بقره آيه 255

/ 693