(شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 474

بدان بپردازيد مسائلى است كه فردا از آن بازخواست خواهيد شد.

و اگر اين آيه دو بار تكرار شده، براى اين بود كه يهود و نصارى در اين بگو مگو پا فشارى زيادى داشتند، و از حد گذرانده بودند، با اينكه هيچ سودى بحالشان نداشت، آنهم با علمشان به اينكه ابراهيم قبل از تورات يهوديان و انجيل مسيحيان بوده، و گر نه بحث از حال انبياء و فرستادگان خدا بطورى كه چيزى عايد شود، بسيار خوب است، مانند بحث از مزاياى رسالت انبياء و فضايل نفوس شريفه آنان كه قرآن كريم هم به اين گونه بحث‏ها سفارش كرده، و حتى خودش از داستانهاى ايشان نقل كرده، و مردم را بتدبر در آنها امر فرموده است.

بحث روايتى

(شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته)

در تفسير عياشى در ذيل آيه: (قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً) الخ، از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: حنيفيت ابراهيم در اسلام است.

و از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمود: حنيفيت كلمه جامعى است كه هيچ چيز را باقى نمى‏گذارد، حتى كوتاه كردن شارب، و ناخن گرفتن و ختنه كردن از حنيفيت است. «1»

و در تفسير قمى است كه خدا حنيفيت را بر ابراهيم (ع) نازل كرد و آن عبارتست از ده حكم در پاكيزگى، پنج حكم آن از گردن ببالا، و پنج ديگر از گردن بپائين، اما آنچه مربوط است به سر

1- زدن شارب

2- نتراشيدن ريش

3- و طم مو

4- مسواك

5- خلال. «2»

و آنچه مربوط است به بدن

1- گرفتن موى بدن

2- ختنه كردن

3- ناخن گرفتن

4- غسل از جنابت

5- طهارت گرفتن با آب،

اين است حنيفيت طاهره‏اى كه ابراهيم آورد، و تا كنون نسخ نشده، و تا قيامت نسخ نخواهد شد. «3»

مؤلف: طم مو بمعناى اصلاح سر و صورت است، و در معناى اين روايت و قريب به آن احاديث بسيارى در كتب شيعه و سنى آمده است.

و در كافى و تفسير عياشى از امام باقر (ع) روايت آمده، كه در ذيل جمله: (قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ) الخ، فرمود منظور، على و فاطمه و حسن و حسين (ع) است، كه حكمشان در ائمه بعد از ايشان نيز جارى است. «4» و «5» مؤلف: اين معنا از وقوع خطاب در ذيل دعاى ابراهيم (ع) استفاده ميشود، آنجا كه گفت:

1، 2- تفسير عياشى ج 1 ص 61 حديث 103 و 104

3- تفسير قمى ج 1 ص 391

4- اصول كافى ج 1 ص 415 حديث 19

5- تفسير عياشى ج 1 ص 62 حديث 107

/ 693