اعتراضات و اشكالاتى كه در عصر حاضر به حكم قصاص مخصوصا به قصاص به اعدام مىشود
لكن در عصر حاضر به حكم قصاص و مخصوصا قصاص به اعدام اعتراض شده، به اينكه قوانين مدنى كه ملل راقيه آن را تدوين كردهاند، قصاص را جائز نمىداند و از اجراء آن در بين بشر جلوگيرى ميكند.مىگويند قصاص به كشتن در مقابل كشتن، امرى است كه طبع آدمى آن را نمىپسندد و از آن متنفر است، و چون آن را به وجدانش عرضه ميكند، مىبيند كه وجدانش از در رحمت و خدمت به انسانيت از آن منع ميكند.و نيز مىگويند: قتل اول يك فرد از جامعه كاست، قتل دوم بجاى اينكه آن كمبود را جبران كند، يك فرد ديگر را از بين مىبرد و اين خود كمبود روى كمبود مىشود و نيز ميگويند: قصاص كردن بقتل از قساوت قلب و حب انتقام است، كه هم قساوت را بايد وسيله تربيت در دلهاى عامه برطرف كرد و هم حب انتقام را و بجاى قصاص قاتل بايد او را در تحت عقوبت تربيت قرار داد و عقوبت تربيت به كمتر از قتل از قبيل زندان و اعمال شاقه هم حاصل ميشود.و نيز ميگويند: جنايتكارى كه مرتكب قتل ميشود تا به مرض روانى و كمبود عقل گرفتار نشود، هرگز دست به جنايت نمىزند، به همين جهت عقل آنهايى كه عاقلند، حكم ميكند كه مجرم را در بيمارستانهاى روانى تحت درمان قرار دهند.1- مائده آيه 45