(شامل دو روايت در باره جمعى از يهود و مراد از سيئه)
در مجمع البيان «1» در ذيل آيه: (وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ) الخ، از امام باقر (ع) روايت آورده، كه فرمود: قومى از يهود بودند كه با مسلمانان عناد و دشمنى نداشتند، و بلكه با آنان توطئه و قرارداد داشتند، كه آنچه در تورات از صفات محمد (ص) وارد شده، براى آنان بياورند، ولى بزرگان يهود ايشان را از اينكار باز داشتند، و گفتند: زنهار كه صفات محمد (ص) را كه در تورات است، براى مسلمانان نگوئيد. كه فرداى قيامت در برابر پروردگارشان عليه شما احتجاج خواهند كرد، در اين جريان بود كه اين آيه نازل شد.و در كافى «2» از يكى از دو امام باقر و صادق (ع) روايت آورده: كه در ذيل آيه: (بَلى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً) الخ، فرمود: يعنى وقتى كه ولايت امير المؤمنين را انكار كنند، در آن صورت اصحاب آتش و جاودان در آن خواهند بود.مؤلف: قريب باين معنا را مرحوم شيخ در اماليش «3» از رسول خدا (ص) روايت كرده، و هر دو روايت از باب تطبيق كلى بر فرد و مصداق بارز آنست، چون خداى سبحان ولايت را حسنه دانسته، و فرموده: (قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً، نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً، بگو من از شما در برابر رسالتم مزدى نمىطلبم، مگر مودت نسبت به قربايم را، و هر كس حسنهاى بياورد، ما حسنى در آن مىافزائيم). «4»ممكن است هم آن را از باب تفسير دانست، به بيانى كه در سوره مائده خواهد آمد، كه اقرار بولايت، عمل بمقتضاى توحيد است، و اگر تنها آن را به على (ع) نسبت داده، بدين جهت است كه آن جناب در ميان امت اولين فردى است كه باب ولايت را بگشود، در اينجا خواننده عزيز را بانتظار رسيدن تفسير سوره مائده گذاشته مىگذريم.1- مجمع البيان ج 1 ص 1422- اصول كافى ج 1 ص 429 ح 823- امالى طوسى ج 1 ص 3744- سوره شورى آيه 23