چند آيه قرآنى كه دلالت بر" برزخ" دارند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 524

و اگر بگويى: در جنگ بدر كه خطا رفت بدون جهت نبود بلكه جهتش اراده الهيه بود، در پاسخ مى‏گوييم: اين جواب اشكال را بر طرف نمى‏كند. براى اينكه نقل كلام به اراده الهيه ميشود، مى‏گوئيم: چه علتى باعث شد كه خدا در خصوص شهداى بدر چنين اراده‏اى بكند؟ پس باز اشكال بى اعتبارى حس به حال خود باقى است، چون باز هم ممكن است چيزى را كه واقعيت ندارد، واقع ببينيم و حس كنيم، و چگونه يك آدم عاقل به خود جرأت ميدهد كه لب به چنين سخنى بگشايد؟ آيا اين حرف غير از سفسطه چيز ديگرى است؟

اين مفسرين مسلك خود را از عوام محدثين گرفته‏اند كه معتقدند امور غيبى يعنى آنچه از حواس ما غايب است، و از سوى ديگر ظواهر دينى از كتاب و سنت آنها را اثبات مى‏كند، از قبيل ملائكه و ارواح مؤمنين و هر چه از اين قبيل است، موجوداتى مادى و اجسامى لطيف هستند كه ميتوانند در اجسام كثيف حلول و نفوذ كنند، مثلا بصورت انسان و يا چيز ديگر در آيند و همه كارهاى انسانى و يا آن چيز ديگر را انجام دهند، و همه آن قوايى كه ما انسانها داريم داشته باشند، چيزى كه هست محكوم به احكام ماده و طبيعت نميشوند، تغيير و تبدل و تجزيه و تحليل نمى‏پذيرند، مرگ و حيات طبيعى ندارند و هر وقت خدا اجازه دهد براى حواس ما ظاهر ميشوند، و اگر بخواهد كه ظاهر نشوند نميشوند و مشيت خدا، مشيت خالص است، ديگر علت و جهت و مخصصى در ناحيه حواس ما و يا در ناحيه خود آن موجودات لازم ندارد، (خلاصه ديگر نبايد پرسيد: چرا من همه چيز را مى‏بينم، ولى شهداى بدر را نمى‏بينم و يا شهداى بدر چرا بر خلاف هر موجود ديگرى براى حواس ما ظاهر نميشوند)؟

و منشا اين نظريه محدثين اين است كه ايشان منكر عليت و معلوليت ميان موجودات‏اند، در حالى كه اگر اين احتمال پوچ و خيال واهى درست باشد بايد فاتحه تمامى حقايق علمى و احكام علمى را خواند تا چه رسد به معارف دينى، و آن وقت ديگر نوبت نمى‏رسد به اجسام لطيفى كه مورد كرامت خدا باشند و دست تاثير و تاثر مادى و طبيعى به آنها نرسد.

پس از آنچه گذشت روشن گرديد: كه آيه شريفه بر حيات برزخى دلالت دارد و اين حيات برزخى همان عالم قبر است، عالمى است متوسط ميان مرگ و قيامت كه در آن عالم، افراد يا متنعم هستند و يا معذب، تا آنكه قيامت، قيام كند.

چند آيه قرآنى كه دلالت بر" برزخ" دارند

و از جمله آياتى كه دلالت بر برزخ دارد آيه مشابه با آيه مورد بحث است كه مى‏فرمايد: (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً، بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ، تو مپندار كسانى كه در راه خدا كشته شده‏اند اموات هستند، بلكه زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزى ميخورند)، (فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ، أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ،

/ 693