(شامل چند روايت در باره قصاص و عفو و ديه - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 658حيات است و همين كلمه حيات حقيقت آن معنايى را كه نتيجه را افاده ميكند متضمن است چون قصاص است كه سرانجام به حيات مىانجامد نه قتل، براى اينكه بسيار مىشود شخص را بعنوان اينكه قاتل است مىكشته در حالى كه بى گناه بوده، اين كشتن خودش عدوانا واقع شده و چنين كشتنى مايه حيات نميشود.بخلاف كلمه قصاص كه هم شامل كشتن مىشود و هم شامل انحاء ديگرى از انتقام، يعنى اقسامى كه در قصاص غير قتل هست، علاوه بر اينكه كلمه قصاص يك معناى زائدى را افاده ميكند و آن معناى متابعت و دنبال بودن قصاص از جنايت است و به همين جهت قصاص قبل از جنايت را شامل نمىشود، بخلاف جمله (قتل مؤثرترين عامل در جلوگيرى از قتل است) كه اين شامل قصاص قبل از جنايت هم ميشود.از اين هم كه بگذريم، جمله مورد بحث متضمن تحريك و تشويق هم هست، چون دلالت ميكند بر اينكه شارع يك حيات و زندگىاى براى مردم در نظر گرفته كه خود مردم از آن غافلند، و اگر قصاص را جارى كنند مالك آن حيات ميشوند، پس بايد كه اين حكم را جارى بكنند و آن حيات كذايى را صاحب شوند.نظير اينكه به كسى بگويى: تو در فلان محل يا نزد فلان شخص مالى و ثروتى دارى و نگويى آن مال چيست كه معلوم است شنونده چقدر تشويق مىشود به رفتن در آن محل يا نزد آن شخص.باز از اين هم كه بگذريم عبارت قرآن به اين نكته هم اشاره دارد: كه صاحب اين كلام منظورش از اين كلام جز حفظ منافع مردم و رعايت مصلحت آنان چيز ديگرى نيست و اگر مردم به اين دستور عمل كنند، چيزى عايد خود او نمىشود، چون ميفرمايد: (لكم- براى شما).اين بود وجوهى از لطائف كه آيه شريفه با همه كوتاهيش مشتمل بر آن است، البته بعضى وجوهى ديگر علاوه بر آنچه گذشت ذكر كردهاند كه هر كس به آنها مراجعه كند مىفهمد، چيزى كه هست بدون مراجعه به آنها هر كس در آيه شريفه هر قدر بيشتر دقت كند، جمال بيشترى از آن برايش تجلى ميكند، بطورى كه غلبه نور آن بر او چيره مىشود، آرى (كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا- كلمه خدا عالىترين كلمه است).بحث روايتى (شامل چند روايت در باره قصاص و عفو و ديه
در تفسير عياشى از امام صادق (ع) روايت آورده كه در ذيل جمله (الحر بالحر)،