خلقت و حسن متلازمند و آنچه عمل را گناه مى‏كند امرى است عدمى - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 157

از جهت دوم است، كه باين دو عنوان متصف ميشوند، مثلا عمل جفت‏گيرى انسانها، چه در نكاح و چه در زنا يك عمل است، و از نظر شكل با يكدگر فرقى ندارند، هر دو عمل داراى ثبوت و تحققند، تنها فرقى كه در آن دو است، اين است كه اگر بصورت نكاح انجام شود، موافق دستور خداست، و چون همين عمل بصورت زنا انجام گيرد، فاقد آن موافقت است، و همچنين قتل نفس حرام، و قتل نفس در قصاص، و نيز زدن يتيم از در ستمگرى، و زدن او از راه تاديب.

پس در تمامى گناهان ميتوان گفت: از اين جهت گناه است كه فاعل آن در انجام آن، جهت صلاحى، و موافقت امرى، و سود اجتماعى در نظر نگرفته، بخلاف آنكه همين افعال را بخاطر آن اغراض آورده باشد.

پس هر چه هست زير سر فاعل است، و خود فعل از نظر اينكه موجودى از موجودات است‏

خلقت و حسن متلازمند و آنچه عمل را گناه مى‏كند امرى است عدمى

بد نيست، چون بحكم آيه: (اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ، خدا آفريدگار هر چيزيست)، «1» مخلوق خداست، چون آن نيز چيزيست موجود، و ثابت، و مخلوق خدا بد نميشود، همچنين كلام امام (ع) كه فرمود: (هر چيزى كه نام چيز بر آن اطلاق شود، مخلوق است، غير از يك چيز آنهم خداست) تا آخر حديث. «2»

كه اگر آن آيه و اين روايت را با آيه: (الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ، آن خدايى كه خلقت هر چيز را نيكو كرد)، «3» ضميمه كنيم، اين نتيجه را مى‏گيريم: كه نه تنها فعل گناه بلكه هر چيزى هم چنان كه مخلوق است، بدين جهت كه مخلوق است نيكو نيز هست، پس خلقت و حسن با هم متلازمند، و هرگز از هم جدا نميشوند.

در اين ميان خداى سبحان پاره‏اى افعال را زشت و بد دانسته، و فرموده: (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‏ إِلَّا مِثْلَها، هر كس عمل نيك آورد، ده برابر چون آن پاداش دارد، و هر كس عمل زشت مرتكب شود، جز مثل آن كيفر نمى‏بيند)، «4» و بدليل اينكه براى گناهان مجازات قائل شده، مى‏فهميم گناهان مستند بآدمى است، و با در نظر گرفتن اينكه گفتيم:

وجوب و ثبوت افعال، از خدا و مخلوق او است، اين نتيجه بدست مى‏آيد: كه عمل گناه منهاى وجودش كه از خداست، مستند بآدمى است، پس مى‏فهميم كه آنچه يك عمل را گناه مى‏كند، امرى است عدمى، و جزء مخلوق‏هاى خدا نيست، چون گفتيم اگر مخلوق بود حسن و زيبايى داشت.

خداى تعالى نيز فرموده: (ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها، هيچ مصيبتى در زمين و نه در خود شما نمى‏رسد، مگر آنكه قبل از قطعى شدن، در

1- سوره زمر آيه 62

2- اصول كافى ج 1 ص 82 ز 2

3- سوره سجده آيه 7

4- سوره انعام آيه 160

/ 693