(رواياتى در ذيل آيات گذشته) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 646

لذا مى‏فرمايد: (چقدر بر آتش صبر دارند پس معلوم مى‏شود اختيار بهاى اندك بر احكام خدا، اختيار ضلالت است بر هدايت، و اختيار ضلالت بر هدايت در نشئه ديگر به صورت اختيار عذاب بر مغفرت مجسم مى‏شود، و نيز ادامه بر كتمان حق در اين نشئه، بصورت ادامه بقاء در آتش مجسم ميگردد) (دقت بفرمائيد).

بحث روايتى

(رواياتى در ذيل آيات گذشته)

در كافى از امام صادق (ع) روايت كرده كه در تفسير جمله: (فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ) الخ، فرموده: باغى آن كسى است كه در طلب شكار است، و عادى به معناى دزد است كه نه شكارچى مى‏تواند در حال اضطرار گوشت مردار بخورد و نه دزد، خوردن مردار بر اين دو حرام است، با اينكه براى مسلمان حلال است و نيز اين دو طائفه در سفر شكار و سفر دزدى نبايد نماز را شكسته بخوانند. «1»

و در تفسير عياشى از امام صادق (ع) روايت آورده كه فرمود: باغى ظالم، و عادى غاصب «2» است.

و از حماد از آن جناب روايت كرده كه فرمود: باغى آن كسى است كه بر امام خروج كند، و عادى دزد است. «3»

و در تفسير مجمع البيان از امام باقر و امام صادق (ع) روايت آورده كه در معناى آيه فرمودند: يعنى بر امام مسلمين بغى نكند و با معصيت از طريق اهل حق تعدى ننمايد. «4»

مؤلف: همه اين روايات از قبيل شمردن مصداق است و همه آنها معنايى را كه ما از ظاهر لفظ آيه استفاده كرديم، تاييد ميكند.

و در كافى و تفسير عياشى از امام صادق (ع) روايت كرده، كه در معناى جمله (فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ)، فرمود: يعنى تا كى بكارى ادامه ميدهند كه ميدانند آنكار سرانجامشان را بسوى آتش ميكشد؟ «5».

و در تفسير مجمع البيان از على بن ابراهيم از امام صادق (ع) روايت كرده كه‏

1- فروع كافى ج 3 ص 438 حديث 7

2 و 3- تفسير عياشى ج 1 ص 74 حديث 151 و 154

4- تفسير مجمع البيان ج 1 ص 257

5- اصول كافى ج 2 ص 268 حديث 2 و تفسير عياشى ج 1 ص 75 حديث 157

/ 693