حيات و زندگى سه گانه انسان و تاثر زندگى متاخر از زندگى متقدم - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 142

شمرده، مى‏فرمايد: (ايشان را گمراه مى‏كند)، (و از نور بسوى ظلمت‏ها بيرون مى‏برد)، (و بر دلهاشان مهر مى‏زند)، (و بر گوش و چشمشان پرده مى‏افكند)، (و رويشان را بعقب بر مى‏گرداند)، (و بر گردنهاشان غلها مى‏افكند)، (غلهايشان را طورى بگردن مى‏اندازد كه ديگر نميتوانند رو بدين سو و آن سو كنند)، (از پيش رو و از پشت سرشان سدى و راه‏بندى مى‏گذارد، تا راه پس و پيش نداشته باشند)، (شيطانها را قرين و دمساز آنان مى‏كند)، (تا گمراهشان كنند، بطورى كه از گمراهيشان خرسند باشند، و به پندارند كه راه همان است كه ايشان دارند)، (و شيطانها كارهاى زشت و بى ثمر آنان را در نظرشان زينت ميدهند)، (و شيطانها سرپرست ايشان مى‏گردند)، (خداوند ايشان را از طريقى كه خودشان هم نفهمند استدراج مى‏كند، يعنى سر گرم لذائذ و زينت‏هاى ظاهرى دنياشان ميسازد، تا از اصلاح خود غافل بمانند)، (و بهمين منظور ايشان را مهلت ميدهد كه كيد خدا بس متين است) (و با ايشان نيرنگ مى‏كند)، (آنان را بادامه طغيان وا ميدارد، تا بكلى سرگردان شوند).

اينها پاره‏اى از اوصافى بود كه خدا در قرآن كريمش از آن دو طائفه نام برده است، و از ظاهر آن بر مى‏آيد كه انسان در ما وراى زندگى اين دنيا حيات ديگرى قرين سعادت و يا شقاوت دارد، كه آن زندگى نيز اصولى و شاخه‏هايى دارد، كه وسيله زندگى اويند، و انسان بزودى يعنى هنگامى كه همه سبب‏ها از كار افتاد، و حجاب برداشته شد، مشرف بان زندگى ميشود، و بدان آگاه مى‏گردد.

حيات و زندگى سه گانه انسان و تاثر زندگى متاخر از زندگى متقدم

و نيز از كلام خداى تعالى بر مى‏آيد كه براى آدميان حياة و زندگى ديگرى قبل از زندگى دنيا بوده، كه هر يك از اين سه زندگى از زندگى قبليش الگو مى‏گيرد، واضح‏تر اينكه انسان قبل از زندگى دنيا زندگى ديگرى داشته، و بعد از آن نيز زندگى ديگرى خواهد داشت، و زندگى سومش تابع حكم زندگى دوم او، و زندگى دومش تابع حكم زندگى اولش است، پس انسانى كه در دنيا است در بين دو زندگى قرار دارد، يكى سابق، و يكى لا حق، اين آن معنايى است كه از ظاهر قرآن استفاده ميشود.

و لكن بسيارى از مفسرين، آياتى را كه متعرض زندگى اول انسان است حمل بر زبان حال و اقتضاى استعداد كرده‏اند، هم چنان كه آياتى را كه متعرض زندگى لا حق بشر است، حمل بر نوعى مجاز و استعاره كرده‏اند، (اينجا دقت بفرمائيد).

استشهاد به چند آيه براى اثبات تبعيت حكم حيات اخروى از حيات دنيوى

اما ظواهر بسيارى از آيات اين حمل آقايان را تخطئه مى‏كند، اما قسم اول كه عبارتند از آيات ذر و ميثاق، بزودى هر يك در مورد خودش خواهد آمد، كه خدا از بشر قبل از آنكه بدنيا بيايد، پيمان‏هايى گرفته، و معلوم ميشود كه قبل از زندگى دنيا يك نحوه زندگى داشته است.

/ 693