آيا توحيدى يا غرر آيات - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه، ص 25

تدبّر در متن سوره با قطع نظر از مسائل تاريخى اطمينان حاصل نمايد كه آن سوره در مكه نازل است يا در مدينه سپس شواهد نقلى آن را تأييد مى‏نمود. در اينجا بمنظور اختصار، از بررسى كامل روش تفسيرى مرحوم استاد صرف نظر مى‏نمائيم و در پيرامون ويژگى ممتاز تفسير الميزان كه شناسايى آيات كليدى قرآن به منظور تفسير قرآن به قرآن است توضيح كوتاهى را تقديم مى‏داريم.

آيا توحيدى يا غرر آيات

مرحوم علامه قدس سره از آيات كليدى قرآن كريم بعنوان «غرر آيات» ياد مى‏فرمود كه درخشش چشمگير آنها به تنها راهگشاى بسيارى از آيات ديگر قرآن بود بلكه پايه محكمى براى حلّ بسيارى از احاديث خواهد بود و ميزان شناسايى آيات زير بنائى براى همه معارفى كه ارقام آنها را در مقدمه جلد اول كتاب قيم- الميزان- به هفت محور بحثى رسانده‏اند «1» همانا آيات صريح يا ظاهر معارف توحيدى است، زيرا همه مسائل اسلامى كه در قرآن مطرح است اعم از عقايد و اخلاق و احكام به توحيد خداى سبحان بر مى‏گردد و در اين زمينه چنين مى‏فرمايند: «فالآيات القرآنية على احتوائها تفاصيل هذه المعارف الالهيّة و الحقائق الحقّه تعتمد على حقيقة واحدة هى الاصل و تلك فروعه و هى الاساس الذى بنى عليه بنيان الدين و هو توحيده تعالى توحيد الاسلام بان يعتقد انه تعالى هو ربّ كل شى‏ء لا ربّ غيره و يسلّم له من كلّ وجهة فيوفى له حق ربوبيّة و لا يخشع فى قلب و لا يخضع فى عمل الّا له جلّ امره و هذا اصل يرجع اليه على اجماله جميع تفاصيل المعانى القرآنية من معارفها و شرائعها بالتحليل و هو يعود اليها على ما بها من التفصيل بالتركيب» «2».

و با استنباط آيات زير بنائى بر محور ياد شده هر وجه يا احتمالى كه در بين وجوه و احتمالات گوناگون در مورد آيه مورد بحث مخالف توحيد بود باطل مى‏دانستند و هر وجه يا احتمالى كه به توحيد نزديك‏تر بود مى‏پذيرفتند و از اين رهگذر رابطه جهان بينى و ايدئولوژى را تحليل مى‏نمودند كه هر جهان‏بينى مخصوص ايدئولوژى خاصى را به دنبال دارد، زيرا اعتقاد به مادّيت هر چه در جهان موجود است سنّت اجتماعى را طرزى تنظيم‏

(1) ص 11.

(2) الميزان ج 10- ص 139 و ج 20- ص 543.

/ 693